1- شناخت گناه
طى كردن جاده تقوا از دو مرحله تشكيل مى شود :
اول : مرحله علم است كه من گناهان كبيره و صغيره را بشناسم و هر وقت هر كدام از اين گناهان به جانب من هجوم كرد ، من هجوم او را دفع كنم . يعنى كارى كنم كه با تكرار اين دفع كردن ، نفس را به گناه ، كم ميل كنم . نمى توانم بگويم بى ميل ، ولى با اجتناب از گناه ، آن حالت گناه خواهى نفس را ضعيف كنم كه هر وقت گناه را ببيند ، گرچه از آن لذيذتر در ظاهر لقمه اى پيدا نكند ، اما به آن اشتها نداشته باشد .
آن زمانى كه به گناه اشتها و ميل نداشتم ، بلكه نفرت داشتم ، دليل بر اين است كه روح تقوا در من ظهور كرده است .
امام صادق عليه السلام مى فرمايد :
انسان ، ظرف پنج روح است . به عبارت ديگر : ظرف پنج معنويت است ؛ يكى از آن ارواح پنج گانه ، روح قدسى است ،(49) يعنى روحى كه انسان در مقابل حقايق الهيه و تشريعيه ، حال قناعت دارد و با سير مثبت ، به امور منفى ميلى ندارد . اهل تقوا نيازى در خودشان به گناه حس نمى كنند . البته آنهايى كه در اوج مرتبه تقوا هستند ، به قدرى از عبادت خدا و ربط با خدا و زندگى كردن با او و به تعبير قرآن : از » مع الله «(50) بودن لذت مى برد كه هيچ گناهى به آنها آن لذت را نمى دهد ، لذا ميل ندارند .
اين معنا معروف است كه دنيا در عالم مكاشفه به صورت زن بسيار زيبايى است .(51) ما عالم هاى زيادى داريم كه مربوط به انسان است ؛ عالم غيب ، شهود ، مكاشفه ، حضور ، نفس مطمئنة ، نفس راضيه و مرضيه . در عالم مكاشفه - كه براى ما روشن نيست كه چگونه عالمى است - مجموع امور مادى كه از آن تعبير به دنيا شده است.
منبع : پایگاه عرفان