قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ترك عمل به آيات كتاب خدا

علماى يهود بر اساس آيات تورات، توراتى كه بفرموده حضرت حق نور و هدايت است، تا پيش از بعثت پيامبر اسلام، قوم خود را به آمدن آن حضرت خبر مى دادند، و بشارت بر رسالتش را اعلام مى داشتند و صفات و مشخصات و ويژه گى هاى او را روشن و آشكار بيان مى نمودند، ولى زمانى كه خورشيد رسالت او از افق فرمان حق طلوع كرد، از آيات تورات كه مورد تصديق قولى و عملى پيامبر اسلام بود روى برتافتند، به صورتى كه گويا توراتى نازل نشده، و چنين كتابى ابداً وجود نداشته!!

راستى منيت و خودپرستى، و دنياخواهى و غرور، و عناد و لجاج، و آلودگى به هوا و هوس با انسان چه مى كند، كه زمانى با همه وجود بر اساس آيات تورات به آمدن پيامبر بشارت مى دهند، و از او و نشانه هايش سخن مى گويند، و عاشقانه براى شناساندن او به قوم يهود تبليغ مى كنند، و پس از ظهور پيامبر به انكار او برمى خيزند، و آنچنان كتاب الله يعنى تورات و انجيل و قرآن را نديده مى گيرند كه انگار اين كتاب ها از اصل وجود نداشته و از طرف حق نازل نشده، آنهم كتبى كه آياتش براى همگان روشن و آشكار بوده است.

انكار جاهل و ترك عمل نادان به كتاب خدا جاى تعجب ندارد، تعجب از كسانى است كه خدا در آيه مورد شرح و توضيح آنان را آگاهان به كتاب الله دانسته و به عنوان عالم و دانشمند از آنان ياد كرده است!!

اينان با اين كردار ناپسندشان سد و مانع راه ديگران از ورودشان به اسلام شدند، و گناه كفر قوم زمانشان و نسل هاى بعد را كه به آئين تحريف شده يهوديت باقى ماندند به گردن گرفتند، و در برابر متاع اندك دنيا و ثروت ناچيز آن كه آنهم از راه مكر و حيله از كيسه قوم خود غارت مى كردند آخرت خود را فروخته و عذاب جاودان و آتش هميشگى را براى خود خريدند. پشت سر انداختن كتاب خدا كه كنايه از ترك عمل به آن، و خالى نگاه داشتن زندگى از آن منبع خير و سعادت است، در حقيقت جدا شدن از توحيد، و كفر به قيامت و انكار و فرشتگان و تكذيب رسالت، و تعطيل احكام، و دور ماندن از احكام و اخلاق و حقايق مسلم اعتقادى و باطنى است، و از دست دادن اين همه مايه فضيلت، و زمينه كرامت، و سرمايه خوشبختى در دنيا و آخرت در برابر حفظ رياست پوشالى، و به دست آوردن اندكى از مال دنيا آنهم به حرام كارى جاهلانه، عملى شيطانى، و حركتى ضد انسانيت، و آتش زدن به خرمن آدميت، و تخريب دنيا و آخرت و گناهى عظيم و معصيتى كبير و خطائى به سنگينى كوه ها، و اشتباهى غير قابل جبران است.

دانشمندان و علماى يهود كه از دانش و علم خود جز كسب درآمد مادى نظرى نداشتند، و علم خود را علاوه بر اين كه در هدايت قوم خود بكار نگرفتند، بلكه علم خويش را سبب حجاب و مانع ميان قوم يهود و نبوت پيامبر قرار دادند، دانششان را فاسد، و خود را در اختيار هواى نفس نهاده، و در چاه كفر و فسق و تكذيب و كتمان حق كه روزنه اى به سوى عذاب ابد دارد سرنگون نمودند.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه