قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

علامه حلى هنگام احتضار

 

 يكى از علماى بزرگ و معروف علامه حلى رحمه الله است . در سن هشتاد و يك سالگى ، پسرش فخر المحققين ، در حالى كه مرجع تقليد شده بود ، ديد پدر در حال احتضار است ، گفت : پدر ! بگو : »لا اله الا الله« با عصبانيت گفت : نه . فخر المحققين تعجب كرد . علامه عالم كم نظيرى بود . اولين عالمى بود كه لقب آيت الله را به او دادند . يعنى در هفتصد سال قبل از او ، به هيچ كسى آيت الله نگفته بودند و بعد از او نيز تا زمان ميرزاى شيرازى به كسى آيت الله نگفتند .

 فخر المحققين تعجب كرد كه اين عالم كه پانصد و بيست و سه جلد كتاب نوشته است ، شصت سال مرجع تقليد بوده ، من به او مى گويم : »لا اله الا الله« بگو ، مى گويد : نه . فخر المحققين به نماز متوسل شد :

  » وَ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَشِعِينَ «

  الهى ! به اين پيرمرد رحم كن .

 آمد و گفت : پدر ! بگو : »لا اله الا الله« ، آرام ذكر را گفت . پرسيد : پس چرا قبلاً نمى گفتى ؟ گفت : پسرم به تو نمى گفتم ، چون تو شيطان مجسم شده بودى. اما بعد از نماز از صورت شيطان درآمدى ، لذا من حرف تو را قبول كردم و »لا اله الا الله« را گفتم .

 پس اول شيطان شناسى و بعد از شيطان شناسى، پيروزى بر شيطان است .

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه