قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

شيطان مالى

 

قرآن مجيد راه هاى نفوذ شيطان به زندگى انسان را بيان مى كند . به سه راه از راه هايى كه شيطان در حيات انسان نفوذ مى كند ، اشاره شد .

 اول: از طريق اقتصاد است .

 دوم: از طريق فرهنگ است.

 سوم: از طريق حيله ، مكر و فريب .

 آياتى دراين موارد در سوره هاى متعدد قرآن كريم موجود است .

 علاقه به مال ، علاقه اى طبيعى و خدادادى است . اگر پروردگار اين علاقه را عنايت نمى فرمود ، انسان حاضر نبود زحمت و كوشش و جهاد مثبتى را در راه تأمين معيشت به كار گيرد .

 مهم ترين حرفى كه خدا در رابطه با علاقه به مال دارد اين است كه : اين علاقه طغيان نكند تا به حد تفريط ، افراط و اسراف برسد .

 اين علاقه را محدود به حدود پروردگار كنيد . وقتى اين علاقه ، علاقه متعادلى باشد ، در كنار اين تعادل ، قناعت به حلال خدا قطعى است . اما اگر اين علاقه ، دچار افراط ، اسراف و به تعبير قرآن دچار شدّت و سختى شود ، به تدريج حرص در باطن انسان خودش را نشان خواهد داد . حرص مرز قناعت را خواهد شكست و انسان خيلى راحت ، آسان ، سهل و بدون فشار روحى وارد حرام مى شود و شياطين ، به خصوص شياطين انسى ، يا اميال و غرايز انسان ، با اسلحه اين علاقه مشغول منحرف كردن انسان در امر اقتصاد مى شوند .

 شياطين در امر مال اختراعاتى داشتند روزگارى ربا نبوده ، اما شياطين يهود آن را اختراع كردند . رشوه و غصب نبوده ، روزگارى بر انسان گذشته كه امر معاش خود را از داد و ستد طبيعى و مشروع تأمين مى كرده است ؛ يعنى انحرافات اقتصادى ، كار شياطين انسى است . فكر نمى كنم چيزى از آن در ارتباط با شياطين جنّى باشد .

 در اين زمينه دو آيه از سوره مباركه بقره كه مسأله معيشت مادى و شيطان در كنار هم مطرح است را بيان مى كنم.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه