قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عشق و دين

 

 راوى از امام صادق عليه السلام معناى دين را مى پرسد. دين يعنى چه؟ صد و بيست و چهار هزار پيامبر آمدند و فرهنگى به نام فرهنگ خدا ارائه دادند، اين چيست؟

 امام باقر عليه السلام مى فرمايد:

  » هل الدين الا الحب «

  شما در تمام موارد دين دقت كنيد، ببينيد دين به جز عشق و محبت چيز ديگرى هم هست؟ شما هر حلال و حرامى را كه در قرآن مى بينيد بر اساس عشق و محبت است حرام است براى چه؟ براى اينكه دوستت دارم، عاشقت هستم، نمى خواهم ضرر عقلى و ضرر جسمى و ضرر روانى بكنى.

 تمام آنچه بر تو حرام كردم يا جدى ضرر انديشه اى دارد يا ضرر روانى دارد يا ضرر جسمى دارد يا دو تا ضرر دارد، يا سه تا ضرر دارد، يا همه اش ضرر است، براى همه شئون حيات مواردش هم روشن است، حالا من يك موردش را مى گويم كه هنوزم هست.

  ابليس شبى رفت به بالين جوانى

آراسته با شكل مهيبى سر و بر را

 گفتا  كه منم مرگ اگر خواهى زنهار

بايد بگزينى تو يكى زين سه خطر را

 يا آن پدر پير خودت را بكشى زار

يا بشكنى از خواهر خود سينه و سر را

 يا خود ز مى ناب كشى يك دو سه ساغر

تا آنكه بپوشم ز هلاك تو نظر را

 لرزيد از اين بيم جوان برخود و جا داشت

كز مرگ فتد لرزه به تن ضيغم نر را

 گفتا پدر و خواهر من هر دو عزيزند

هرگز نكنم ترك ادب اين دو نفر را

 لكن چو به مى دفع شر توان كرد

مى نوشم و با وى بكنم چاره شر را

 جامى دو بنوشيد چو شد خيره زمستى

هم خواهر خود را زد و هم كشت پدر را

 من به تو مى گويم حرام است، براى اينكه دوستت دارم، نمى خواهم ضرر كنى، چه كار كنم؟ شما با تمام وجود بگو: خدايا! من را دوست نداشته باش، مى گويد: من از عشقم به تو دست برنمى دارم. دوست داشتن بر اساس عشق است، سينه پرشير مادر بر اساس عشق است، پدر و مادر را عاشق تو قراردادم بر اساس عشق است.

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه