قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

سرانجام شيطان با مريدان خود

 

 در اين آيه شريفه ، هشت مسأله را خدا درباره شيطان مطرح كرده است . روش و اخلاق او را بيان مى كند ، و هم چنين وضع انسان را در قيامت در مقابل او توضيح مى دهد . مى فرمايد :

  » وَ قَالَ الشَّيْطَنُ لَمَّا قُضِىَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَ عَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدتُّكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ مَا كَانَ لِىَ عَلَيْكُم مِّن سُلْطَنٍ إِلَّآ أَن دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِى فَلَا تَلُومُونِى وَلُومُواْ أَنفُسَكُم مَّآ أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ مَآ أَنتُم بِمُصْرِخِىَّ إِنِّى كَفَرْتُ بِمَآ أَشْرَكْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّلِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ «

  وقتى كار از كار مى گذرد ، بعضى ها مى گويند :

 اين »قضى الامر « به اين معناست كه فساد اولين و آخرين رسيدگى شود و به پرونده ها نمره دهند . شيطان در هر لباسى و شكلى كه بوده ؛ طاغوت ، فرعون ، دين ساز ، منحرف كننده ، هر كس كه بوده ، به مريدان و اقتداكنندگانش مى گويد :

 » إِنَّ اللَّهَ وَ عَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ «

 افعال در آيه ماضى است ، يعنى شيطان برنامه هايى كه در دنيا بر انسان گذشته است بيان مى كند ؛ آن روزى كه در دنيا بوديد ، يقيناً هر وعده اى را كه پروردگار به شما داد ، وعده حق و راست بود .

 اگر به شما در دنيا اعلام كرد كه بعد از مرگ ، عالم برزخ و بعد از برزخ ، قيامت و دادگاه هست ، در قيامت ، ميزانِ سنجش ، صراط ، بهشت و جهنم هست ، تمام آنها درست بود :

  » إِنَّ اللَّهَ وَ عَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ «

  اين وعده خداست . من آمدم در برابر وعده خدا موضع گيرى كردم و به شما وعده دادم ، اما همه وعده هاى من دروغ ، پوك و پوچ بود .

 من در دنيا به شما وعده دادم كه بعد از مرگ هيچ خبرى نيست ، گفتم : از بهشت و جهنم خبرى نيست ، اين قرآن نازل شده خدا نيست و دست نويس پيغمبر صلى الله عليه وآله است ، همه دروغ بود .

 من شما را با وعده هاى دروغ خودم نسبت به وعده هاى پروردگار در شك و شبهه انداختم :

  » إِنَّ اللَّهَ وَ عَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ «

  از اين قسمت آيه معلوم مى شود كه هر كسى در برابر وعده هاى خدا در قرآن يا در زمان انبيا موضع گيرى كند ، شيطان است .

 

 حدّ قدرت شيطان در گمراه كردن

 جمله دوم آيه خيلى دقيق است :

 

 » وَ مَا كَانَ لِىَ عَلَيْكُم مِّن سُلْطَنٍ «

 

 درست است كه من شيطان بودم ، ولى من هيچ گونه تسلطى بر شما نداشتم . من قدرت پيدا نكردم كه شما را به گناه مجبور كنم ، چنين قدرتى به من نداده بودند .

 از نظر تركيب ادبى آيه شريفه ، كلمه » سلطان « بدون الف و لام ، نكره در سياق نفى است و مفيد عموم . حرف » ما « نفى است و معناى آن اين است كه به مردم مى گويد :

 من هيچ سلطه اى بر شما نداشتم . كار من اين بود كه :

  » إِلَّآ أَن دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِى فَلَا تَلُومُونِى وَلُومُواْ أَنفُسَكُم «

  من فقط بيان، قلم ، ماهواره ، فيلم و زبانى داشتم ، فقط شما را به انواع گناهان دعوت كردم . شما دعوت مرا اجابت كرديد .

 اين گفتگوى ابن زياد روز قيامت با سى هزار نفر قاتل حضرت ابى عبدالله عليه السلام است . اين شيطان كوفه به اين سى هزار نفر مى گويد : من كه با اجبار شما را نبردم كربلا ، سى هزارنفرتان گوش نمى داديد من چه كار مى توانستم بكنم.

 اين گفتگوى رضاخان با ملت ايران ، به خصوص آن خانم هايى است كه بى حجاب شدند ، كه من فقط شما را دعوت به بى حجابى كردم ، مى توانستيد گوش ندهيد . من سلطه اى بر شما نداشتم .

 حرف شيطان در قيامت نيز همين است . راست مى گويد ، چون هيچ شيطانى به آدم سلطه ندارد . اين است كه در قيامت ، مجرمين نمى توانند به پروردگار بگويند : به جاى ما ، گريبان شيطان را بگير . جريمه اى كه مى خواهى به ما بدهى ، به او بده . ما تقصيرى نداريم . نه ، تقصير مجرم ، اجابت دعوت است و اين تقصير كمى نيست . همه تقصير همين است.

 من هيچ قدرتى بر شما نداشتم ، فقط شما را دعوت كردم ، گفتم : حضرت ابراهيم عليه السلام را در آتش بياندازيد ، مى خواستيد نياندازيد ، دعوت كردم كه سر حضرت يحيى عليه السلام را ببريد ، مى خواستيد نبريد .

 دعوت كردم كه شب بيست و هفتم ماه مبارك رمضان ، قبل از افطار به سيد حسن مدرّس زهر بدهيد ، اگر ديديد نمى ميرد ، عمامه اش را دور گردنش ببنديد و خفه اش كنيد ، مى خواستيد گوش ندهيد . چه سلطه اى من به شما داشتم ؟

 اين است كه در قيامت ، هيچ مجرمى نمى تواند جرمش را به گردن شيطان بياندازد ، چون شيطان به خدا مى گويد : من فقط اين ها را دعوت كردم ، مى خواستند گوش ندهند .

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه