در بخش مهمى از آيات قرآن ، شيطان به عنوان دشمن ظاهر و آشكار انسان معرفى شده است :
» يَأَيُّهَا النَّاسُ كُلُواْ مِمَّا فِى الْأَرْضِ حَلَلاً طَيِّبًا وَ لَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَ تِ الشَّيْطَنِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ«
»عدوّ مبين « يعنى دشمنى كه خيلى سهل و آسان قابل شناخت است ، چرا كه عمده كار او ، ايجاد انحراف ، گمراهى و ضلالت است و همه همّت او متمركز در اين است كه يا وابستگان به خدا را از خدا جدا كند ، يا راهى كه انسان مى خواهد از آن راه به سوى خدا برود ، سدّ كند.
» الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالْأَخِرَةِ كَفِرُونَ «
مى خواهند در ذهن ، فكر و راه مردم ، انحرافى نشان بدهند ، يعنى مى خواهند صراط مستقيم حق را به عنوان راه كج القا كنند كه اگر در اين راه بروى ، به جايى نمى رسى و چيزى نصيبت نمى شود .
دشمنى او در روز قيامت بيشتر آشكار مى شود كه دل اقتدا كنندگان به خود را آنجا چنان به درد مى آورد كه آن درد ، دردى دايم ، ابدى و غير قابل علاج است .
شيطان در آنجا طبل جدايى از انسان را مى زند و او را تحقير مى كند . در آنجا براى مريدان و اقتداكنندگانش كارى نمى تواند بكند . غارت شده ها به عذاب الهى دچار مى شوند ، چون اجازه غارت را به او دادند و در قيامت از اين كار او ، مبهوت مى شوند.
روشن ترين آيه اى كه در اين زمينه مطرح است ، آيه بيست و دو از سوره مباركه ابراهيم عليه السلام است .
شياطين بر دو دسته هستند:
اول : مرئى كه عبارت است از انسان هاى گمراهِ متمرّد از پروردگار كه بناى كارشان اين است كه ديگران را نيز گمراه كنند .
دوم : نامرئى كه انسان را از طريق باطن، وسوسه و گمراه مى كنند.
منبع : پایگاه عرفان