قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

آداب و اعمال ماه محرم‏

       

 

منابع مقاله:

کتاب   : ترجمه مفاتيح الجنان 

نوشته : حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

آگاه باش كه اين ماه، ماه حزن و اندوه اهل بيت عليهم السّلام و شيعيان ايشان است. از حضرت رضا عليه السّلام روايت شده: چون ماه محرّم فرا مى رسيد، كسى پدرم را خندان نمى ديد، و پيوسته تا روز دهم اندوه و حزن بر او غالب بود، چون روز عاشورا ميشد روز مصيبت و حزن و گريه، ايشان بود، و مى فرمودند: امروز روزى است كه حسين عليه السّلام شهيد شد.

 

شب اول: سيّد ابن طاووس در كتاب «اقبال» براى اين شب، چند نماز ذكر فرموده: اوّل: صدر ركعت كه در هر ركعت سوره هاى «حمد» و سوره توحيد» خوانده مى شود. دوّم: دو ركعت كه در ركعت اول سوره هاى «حمد» و «انعام»، و در ركعت دوم سوره هاى «حمد» و «يس» خوانده مى شود. سوم: دو ركعت كه در هر ركعت سوره «حمد» و يازده سوره «توحيد» خوانده مى شود. از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله روايت شده: هركه اين دو ركعت نماز را در اين شب بجا آورد، و فردايش را كه اول سال است روزه بدارد، مانند كسى است كه همه طول سال را همواره كار خير كرده، و در آن سال محفوظ باشد، و اگر بميرد به بهشت مى رود. سيّد ابن طاووس براى هلال اين ماه دعاى مبسوطى ذكر كرده است.

روز اول: بدان كه روز اوّل محرم، اول سال قمرى است، و در آن دو عمل وارد شده:

اول: روزه گرفتن، در روايت ريّان بن شبيب از حضرت رضا عليه السّلام روايت شده: هركه در اين روز روزه بدارد، و خدا را بخواند خدا دعاى او را مستجاب كند، چنان كه دعاى زكرّيا را اجابت فرمود. دوم: از حضرت رضا عليه السّلام روايت شده: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله روز اول محرّم دو ركعت نماز بجا آورد، و چون فارغ مى شد، دستها را به آسمان برمى داشت و اين دعا را سه مرتبه مى خواند:

خدايا تويى معبود ازلى، و اين است سال نو، در اين سال از تو درخواست مى كنم حفظ شدنم را از شيطان، و قدرت و غلبه و بر نفس فرمانده به گناه، و مشغول بودن به آنچه كه مرا به تو نزديك مى كند، اى صاحب بزرگى و بزرگوارى، اى تكيه گاه كسى كه تكيه گاهى ندارد، اى اندوخته كسى كه اندوخته كسى كه اندوخته اى ندارد، اى پناهگاه كسى كه پناهگاى ندارد، اى فريادرس كسى كه فريادرسى ندارد، اى پشتوانه كسى كه پشتوانه اى ندارد، اى گنجينه كسى كه گنجى ندارد، اى نيكو آزمايش، اى بزرگ اميد، اى عزّت ناتوان، اى نجات بخش غرق شدگان، اى رهاننده هلاك شدگان، اى نعمت دهنده، اى زيباكار، اى فزون بخش، اى نيكوكار، تويى كه برايت سجده كرد، سياهى شب، و روشنى روز، و تابش ماه، و شعاع خورشيد، و خروش آب و صداى برگ درختان، اى خدا شركى براى تو نيست. خدايا ما را بهتر از آنچه گمان مى كنند قرار ده، و از ما آنچه را نمى دانند بيامرز، و به آنچه از ما مى گويند سرزنشمان مكن، خدا مرا بس است،

معبودى جز او نيست، بر اوء تكيه كردم، و او پروردگار عرش بزرگ است، به او ايمان آورديم. همه چيزها از جانب پروردگار ماست، و يادآور نشوند مگر صاحبان خرد، پروردگارا دلهاى ما را بعد از آنكه هدايتمان فرمودى منحرف مكن، و از نزد خود رحمتى به ما ببخش، همانا تو بخشنده اى. شيه طوسى فرموده: كه روزه دهه اول محرم مستحب است ولى روز عاشورا تا بعد از عصر از خوراكى و آشاميدنى خوددارى كند، آنگاه كمى تربت بخورد، و سيّد روايت كرده كه روزه تمام اين ماه فضيلت دارد، و روزه آن روز روزه دار را از هر گناهى حفظ مى كند.

روز سوم: روزى است كه حضرت يوسف عليه السّلام از زندان آزاد شد، هركه آن روز را روزه بگيرد، حق تعالى كارهاى مشكل را بر او آسان كند و اندوه را از او برطرف سازد، و در روايت نبوى آمده: دعايش اجابت شود.

روز نهم: روز تاسوعات. از امام صادق عليه السّلام روايت شده: تاسوعا روزى است كه امام حسين عليه السّلام و اصحابش را در كربلا محاصره كردند و سپاه شام براى جنگ با آن حضرت گرد آمدند و ابن مرجانه و عمر سعد، به خاطر كثرت سپاه و بسيارى لشگر، كه براى آنها گرد آمده بودند، خوشحال شدند، و امام حسين عليه السّلام و اصحابش را ضعيف به حساب آوردند، و يقين كردند كه براى حضرت ياورى نخواهد آمد، و اهل عراق او را مدد نخواهند كرد، سپس فرمود: پدرم فداى آن ضعيف غريب.

شب دهم: شب عاشوراست، سيّد سيّد در كتاب «اقبال» براى اين شب دعاها و نمازهاى بسيار با فضيلتهاى فراوان روايت كرده، از جمله صدر ركعت نماز كه در هر ركعت پس از سوره حمد سه مرتبه سوره توحيد خوانده، و بعد از پايان صد ركعت هفتاد مرتبه بگويد:

منزّه است خدا، و سپاس خداى را، و نيست معبودى جز خدا، و خدا بزرگتر است، و جنبش و نيرويى نيست مگر به خداى برتر بزرگ. و در روايت ديگر پس از العلى العظيم استغفار هم ذكر شده. و نيز چهار ركعت نماز در آخر شب كه در هر ركعت پس از سوره حمد، هركدام از آية الكرسى و سوره هاى توحيد و فلق، و ناس را ده مرتبه بخواند، و پس از سلام صدمرتبه سوره تحيد را قرائت كند. و ديگر چهار ركعت نماز، د رهر ركعت سوره حمد و پنجاه مرتبه سوره توحيد و اين نماز برابر است با نماز امير المؤمنين عليه السّلام كه فضيلت بسيار دارد، و فرموده: پس از نماز، بسيار ذكر خدا كند، و صلوات بسيار بر رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرستد، و هرچه مى تواند بر دشمنان ايشان لعن كند. و در فضيلت احيا اين شب روايت كرده: مانند آن است كه عبادت كرده باشد به عبادت جميع فرشتگان، و عبادت در آن، برابر هفتاد سال عبادت است، و اگر كسى را توفيق دست دهد، در چنين شبى در كربلا باشد، و امام حسين عليه السّلام را زيارت كند و نزد آن حضرت تا صبح بيتوته كند، خدا او را آغشته به خون امام حسين عليه السّلام در زمره شهدا با آن حضرت محشور فرمايد.

روز دهم: روز شهادت سيّد الشهدا عليه السّلام، و روز مصيب و حزن ائمه طاهرين عليهم السّلام و شيعيان ايشان است، و در اين روز سزاوار است شيعيان مشغول كارى از كارهاى دنيا نگردند، و براى خاني خود چيزى ذخيره نكنند، و مشغول گريه و نوحه و مصيبت باشند، و عزادارى حضرت امام حسين عليه السّلام را بر پا كنند و اشتغال به ماتم داشته باشند به صورتى كه در ماتم عزيزترين اولاد و اقوام خود اشتغال مى ورزند، و آن حضرت را به زيارت عاشورا كه پس از اين در باب زيارات [صفحه 704] بيايد، زيارت كنند.

و در نفرين و لعن بر قاتلان آن حضرت سعى نمايند.

و يكديگر را در مصيبت آن وجود مقدّس به اين جملات تعزيت گويند:

خدا مزدهاى ما را به خاطر سوگوارى مان براى حسين (درود بر او باد) بزرگ گرداند، و قرار دهد ما و شما را از خونخواهانش به همراه ولى اش امام مهدى از خاندان محمّد (درود بر ايشان باد). و سزاوار است در اين روز مقتل [كتابهايى كه پيرامون واقعه كبربلا نگاشته شده است ] بخوانند، و يكديگر را بگريانند. روايت شده كه چون حضرت موسى به ملاقات حضر و فرا گرفتن بعضى از حقايق از آن جناب مأمور شد. اول چيزى كه در هنگام ملاقات بين ايشان مذاكره شد، اين بود كه خضر براى حضرت موسى مصائب و بلاهايى را كه بر آل محمّد عليهم السّلام وارد مى شود ذكر نمود و هر دو گريستند، و گريستن ايشان شدّت گرفت. از ابن عباس روايت شده است: در ذى قار خدمت امير المؤمنين عليه السّلام رسيدم، صحيفه اى به خط خود و املاء پيامبر صلى اللّه عليه و آله بيرون آورد، و از آن صحيفه براى من خواند، در آن صحيفه مقتل امام حسين عليه السّلام بود، و اينكه چگونه شهيد مى شود، و چه كسى او را به شهادت مى رساند، و چه كسى او را يارى مى كند، و چه كسى با او شهيد مى شود، پس آن حضرت گريه كرد و گريه اى سخت و مرا به گريه انداخت. فقير گويد: اگر مقام را گنجايش بود، مختصر مقتلى در اينجا ذكر مى كردم، امّا محل را گنجايش آن نيست هركه بخواهد به كتابهاى ما در زمينه مقتل رجوع كند. در هر صورت اگر كسى در اين روز نزد قبر مطّهر آن حضرت باشد، و مردم را آب دهد، مانند كسى است كه لشگر آن جناب را آب داده باشد، و با آن حضرت در كربلا حاضر بوده، و خواندن هزار مرتبه سوره توحيد در اين روز فضيلت بسيار دارد، و روايت شده: خداى رحمان به سوى او نظر رحمت كند، و سيّد براى اين روز دعاى ينقل كرده شبيه به دعاى عشرات، بلكه موافق بعضى روايات، ظاهرا خود آن دعا باشد.

شيخ طوسى از عبد اللّه بن سنان از امام صادق عليه السّلام چهار ركعت نماز و دعايى نقل كرده است كه بايد د راين روز در وقت چاشت بجا آورد، ما به خاطر اختصار ذكر نكردين، هركه طالب است به زاد المعارد رجوع كند و نيز شايسته است كه شيعيان در اين روز بى آنكه قصد روزه كنند، از خوردن و آشاميدن امساك نمايند. و در آخر روز، پس از عصر افتار كنند به غذايى كه اهل مصيبت مى خورند، ماند ماست يا شير و امثال آنها، نه مثل غذاهاى لذيذ، و جاه هاى پاكيزه بپوشند، و به هيئت صاحبان مصيبحت دگمه ها را بگشايند، و آستينها را بالا بزنند، و علّامه مجلس در زاد المعاد فرموده: بهتر آن است كه روز نهم و دهم را روزه نگيرد، زيرا بنى اميّه اين دو روز را براى بركت و شماتت بر قتل آن حضرت روزه مى داشتند، و به دروغ، احاديث بسيار در فضيلت اين دو روز، و روزه آنها را به حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله نسبت داده اند، و از طريق اهل بيت عليهم السّلام احاديث بسيارى در مذمّت روزه اين دو روز به ويژه روز عاشورا وارد شده. و نيز بنى اميّه عليهم اللعنه براى بركت، آذوقه سال را در روز عاشورا ذخيره مى نمودند! به اين خاطر از حضرت رضا عليه السّلام روايت شده:

هركه كوشيدن در حوائج خود را در روز عاشورا ترك كند، و به دنبال كارى نرود، حق تعالى حوائج دنيا و آخرت او را برآورد و هركه روز عاشورا، روز مصيبت و اندوه و گريه او باشد، حق تعالى روز قيامت را روز شادى و سرور و خوشحالى او گرداند، و ديده اش در بهشت به ما روشن شود، هركه روز عاشورا را روز بركت نامد، و در آن روز براى منزل خود چيزى ذخيره نمايد خدا آن ذخيره را براى او مبارك نكند، و روز قيامت با يزيد و عبيد اللّه بن زياد، و عمر بن سعيد عليهم اللعنه محشور گردد. بنابر اين انسان بايد در روز عاشورا مشغول كارى از كارهاى دنيا نگردد، بلكه در گريه و نوحه و مصيبت باشد، و اهل خانه خود را دستور دهد كه عزاى آن حضرت را بپا دارند، و مشغول ماتم و سوگوارى باشند، چنان كه در سوگ عزيزترين اولاد و اقوام خود مشغول مى شوند، و در آن روز بى آنكه قصد روزه كنند، از خوردن و آشاميدن امساك ورزند، و در آخر روز پس از عصر افطار كنند گرچه به جرعه آبى باشد، و روزه كامل نگيرند، مگر آنكه در خصوص آن روز روزه واجب داشته باشد، كه به نذر يا مثل آن بر او واجب شده باشد، و در آن روز در خانه خود آذوقه ذخيره نكند، و لب به خنده نگاشيد، و به لهو و لعب نپردازد، و هزار مرتبه قاتلان آن حضرت را لعنت كند و بگويد: خداوند بر قاتلان حسين (درود بر او باد) لعنت فرست مؤلف گويد: از كلام اين بزرگوار معلوم مى شود، كه احاديثى كه در فضيلت روز عاشوراست همه جعلى است، و به دروغ به حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله نسبت داده اند. صاحب كتاب «شفاء الصدور در شرح اين قسمت از زيارت عاشورا (اللّهم انّ هذا يوم تبركت به بنو اميّة سخن را در اين مقام بسط داده، خلاصه اش آنكه، تبّرك بنى اميّه به اين روز ناميمون بر چند وجه است:

اوّل: ذخيره كردن غذا و آذوقه را در اين روز مستحبّ شمردند، و آن آذوقه را تا سال ديگر مايه سعادت و وسعت رزق، و رفاه زندگى دانستند، چنان كه در اخبار اهل بيت عليهم السّلام، از باب تعريض به ايشان، از اين مطلب نهى مكرّر وارد شده

دوم: اقامه مراسم عيد است، از توسعه رزق بر عيال، و نو كردن لباس، و كوتاه كردن شارب، و گرفتن ناخن، و مصافحه، و رسوم ديگر عيد، كه راه و روش بنى اميّه و پيروان ايشان بر آن جارى است.

سوم: التزام به روزه اين روز، كه اخبار بسيارى در فضيلت آن جعل كرده اند.

چهارم: دعا و طلب حوائح را در اين روز را به عنوان روزى مبارك مستحبّ دانسته اند، و براى اين كار در اين روز، با جعل و وضع، و افترا، مناقب و فضائلى ساخته اند، و دعاهايى چند تلفيق كرده، تعليم عاصيان نمودند، تا امر ملتبس، و كار مشتبه شود، چنان كه در خطبه اى كه در اين روز در شهرهاى خود مى خوانند، براى هر پيامبر وسيله و شرفى در اين روز ياد مى كنند مانند خاموش شدن آتش نمرود، استقرا سفينه نوح، غرق شدن لشگريان فرعون، و نجات يافتن عيسى از دار يهوديان، چنان كه جبله مكيّه نقل كرده است كه از ميثم تمّار شنيدم كه فرمود: و اللّه امّت پسر پيامبر خود را در محرّم در روز دهم به قتل مى رسانند، و هرآينه دشمنان حق اين روز را روز بركت قرار مى دهند، و همانا اين كار شدنى است، و در علم خداى تعالى گذشته، و من آن را مى دانم به عهدى كه از مولايم امير المومنين عليه السّلام به من رسيده. جبّله مى گويد: گفتم:

چگونه مردم روز شهادت حسين عليه السّلام را روز بركت قرار مى دهند؟ ميثم گريست و فرمود: حديثى جعل مى كنند كه روز عاشورا روزى است كه خداى تعالى توبه آدم را در آن قبول كرد، با اينكه خدا توبه آدم را در ذو الحجة پذيرفت، و گمان مى كنند كه عاشورا روزى است كه خدا يونس را از شكم ماهى بيرون آورد، درحالى كه خدا در ذو القعده يونس را از شكم ماهى بيرون آورد، و گمان مى كنند اين روز، روزى است كه كشتى نوح بر كوه جودى قرار گرفت، با اينكه اين واقعه در روز هيجدهم ذو الحجّه رخ داده، و گمان مى كنند روزى است كه خدا دريا را براى موسى شكافت، درحالى كه اين حادثه در ربيع الاول بوده است در هر صروت با اين همه تصريح و تأكيد كه در خبر ميثم آمده است و در حقيقت از نشانه هاى نبوّت و امامت، و دليل بر حقّانيت طريقه شيعه است، كه اينگونه اخبار يقينى را در اختيار گذاشته، و مضمون آن مطابق با واقع محسوس است.

از عجايب است كه دعايى بر طبق اين اكاذيب، تلفيق شده، و در كتابهاى بعضى از بيخبران كه غافل بوده اند ذكرش به ميان آمده و به دست عوام داده شده، و البته خواندن آن دعا بدعت و حرام است و آن دعا اين است:

به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى اش هميشگى است، منزّه است خدا به پرى ترازو، و نهايت دانش، و سر حدّ خشنودى و وزن عرش. پس از دو سه سطر چنين دارد: ده مرتبه صلوات فرستد و بگويد: اى پذيرنده توبه آدم در روز عاشورا، اى بالا برنده ادريس به آسمان در روز عاشورا، اى آرام دهنده كشتى نوح بر جودى در روز عاشورا، اى فريادرس ابراهيم از آتش در روز عاشورا ...

شك نيست كه اين دعا را يكى از ناصبيهاى مدينه، يا خوارج مسقط يا امثال اينها جعل كرده و با اين جعل كردن ظلم بنى اميه را به كمال رسانده، پايان تلخيص كلام صاحب كتاب شفاء الصدور در هر صورت در پايان روز عاشورا سزاوار است ياد كردن حال اهل حضرت سيد الشهدا عليه السّلام و دختران و اطفال آن حضرت كه در اين وقت، در سرزمين كربلا اسير دشمنان گشته، و به حزن و گريه مشغول بودند و مصائبى بر ايشان گذشت، كه در خاطر هيچ آفريده اى خطور نكند، و قلم را تاب نوشتن آن نباشد. و چه نيكو سروده هركه سروده:

فاجعه اى است اگر بخواهم آن را بنويسم

 

به صورت اجمال براى يادآورى يادآوران

اشكم روان شود، پس پرده گردد

 

ميان نگاه چشمها و صفحات كتاب

دلم گويد بر من رحمى كه

 

سوگند به خدا من از سنگ سرشته نشدم

بر آن مصيبت زمين و آسمان گريست

 

و هرچه ما بين آن دو مى باشد گريه اى خونبار

من از تحرير اين غم ناتوانم

 

كه تصويرش زده آتش بجانم

ترا طاقت نباشد از شنيدن

 

شنيدن كى بود مانند ديدن

     

پس برخيز به رسول خدا و على مرتضى و فاطمه زهرا و امام مجتبى و ساير امامان از ذريّه سيّد الشهداء عليهم السّلام سلام كن، و ايشان را بر اين مصائب جانكاه با دل سوخته و چشم گريان تعزيت بگو، و اين زيارت را بخوان:

سلام بر تو اى وارث آدم، برگزيده خدا، سلام بر تو اى وارث نوح پيامبر خدا، سلام بر تو اى وارث ابراهيم دوست خدا، سلام بر تو اى وارث موسى همسخن خدا، سلام بر تو اى وارث عيسى روح خدا، سلام بر تو اى وارث محمّد محبوب خدا، سلام بر تو اى وارث على امير مؤمنان ولىّ خدا، سلام بر تو اى وارث حسن شهيد نواده رسول خدا، سلام بر تو اى فرزند رسول خدا، سلام بر تو اى فرزند بشارت دهنده و بيم دهنده و فرزند آقاى جانشينان، سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى بانوان جهانيان، سلام بر تو اى ابا عبد اللّه، سلام بر تو اى برگزيده خدا و فرزند برگزيده خدا، سلام بر تو اى خون خدا و فرزند خون خدا، سلام بر تو اى تنهايى كه انتقام خونت گرفته نشد، سلام بر تو اى امام راهنما و پاك، و بر ارواحى كه به آستانت فرود آمدند، و در جوارت اقامت گزيدند، و همراه زائرانت وارد شدند، از من بر تو سلام تا زنده ام، و تا شب وروز برپاست، همانا عزاى تو بزرگ شد، و سوگوارى در ميان مؤمنان و مسلمانان و در همگى اهل آسمانها و ساكنان زمين عظيم گشت، همه ما از خدا بيم و به سوى او باز مى گرديم، درودها و بركات و تحيّات خدا بر تو، و بر پدران پاك و پاكيزه و نجيبت، و بر فرزندان راهنماى رهيافته آنان، سلام بر تو اى مولايم، و بر ايشان و بر روح تو و روح آنان، و بر خاكت و بر خاكشان. خدايا رحمت و خشنودى روح و ريحان بر آنان بيفكن، سلام بر تو، اى مولايم اى ابا عبد اللّه، اى فرزند خاتم انبياء و اى فرزند آقاى جانشينان، و اى فرزند بانوى بانوان جهانيان، سلام بر تو اى شهيد، اى فرزند شهيد، اى برادر شهيد، اى پدر شهيدان، خدايا از جانب من به حضرت او برسان، در اين ساعت، و در اين روز، و در اين وقت، و در همه وقت، تحيّت بسيار و سلام، سلام و رحمت و بركات خدا بر تو، اى فرزند آقاى جهانيان و بر شهيد شدگان با تو، سلامى پيوسته، به پيوستگى شب و روز، سلام بر حسين فرزند علىّ شهيد، سلام بر على فرزند حسين شهيد، سلام بر عبّاس فرزند امير مؤمنان شهيد، سلام بر شهيدان از فرزندان امير مؤمنان، سلام بر شهيدان از فرزندان حسن، سلام بر شهيدان از فرزندان حسين، سلام بر شهيدان از فرزندان جعفر و عقيل، سلام بر همه شهيدان همراه آنان از مؤمنان. خدايا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و از جانب من تحيّت بسيار و سلام فراوان به ايشان برسان سلام بر تو اى رسول خدا، خدا شكيبايى ات را در مصيبت فرزندت حسين نيكو گرداند، سلام بر تو اى فاطمه، خدا شكيبايى ات را در مصيبت فرزندت حسين نيكو گرداند، سلام بر تو اى امير مؤمنان، خدا شكيبايى ات را در مصيبت فرزندت حسين نيكو گرداند، سلام بر تو اى ابا محمّد اى حسن مجتبى، خدا شكيبايى ات را در مصيبت برادرت حسين نيكو گرداند، اى مولاى من اى ابا عبد اللّه من مهمان خدا و مهمان تو، و پناهنده به خدا، و پناهنده به توام، براى هر مهمان و پناهنده اى پذيرايى ست، پذيرايى من در اين وقت اين است، كه از خداى منزّه برتز بخواهى، كه آزادى از آتش دوزخ را نصيبم كند، همانا او شنواى دعا و نزديك و اجابت كننده است.

روز بيست وپنجم: به گفته جمعى از علما در سال نودوچهار، يا روز دوازدهم سال نودوپنج كه آن سال را سنة الفقها [سال فقهان ] مى گفتند، حضرت زين العابدين عليه السّلام از دنيا رحلت كرد.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه