قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حال مؤمن و ملك الموت در لحظه مرگ

 

 حالا ملك الموت آمده جان او را بگيرد ، زمانى كه دستش با جان او مماس شده ، چه لذتى برده است ؟ چه لذتى برده وقتى كه در تاريكى سحر آمده ، اما خدا به او گفته است : صبر مى كنى تا رفيق من به قنوت نماز وتر برود ، مانند باران گريه كند ، آن وقت روح او را نزد من بياور .

 چون اين ارواح ، ارواح خاصى هستند . اين ارواح به مقام قرب پروردگار مى روند . در روايت دارد : وقتى ملك الموت خيلى از روح ها را از بدن در مى آورد و به طرف حضرت حق مى برد ، خطاب مى رسد : آن را به پست ترين جايى كه در اين عالم هست برگردان . او را طرف من نياور .

 ملائكه نمى توانند روح بدبو ، كثيف ، آلوده به ريا ، غرور ، ظلم ، اذيت و مال حرام را به سمت پروردگار دعوت بدهند . آنجا بارگاه قدس است :

  » هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَمُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ «

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه