نزد پيغمبر صلى الله عليه وآله رفت و داستان را گفت . حضرت خيلى آزرده شد و دل ايشان از دل پدر بچه ها بيشتر سوخت . شديداً رنجيده خاطر شدند و به او فرمودند : من امروز برنامه شما را پيگيرى مى كنم .
يعنى در جايى كه مسائل و دلايل روشن است ، بيّنات معلوم و مظلوميت مظلوم ثابت است ، نگذاريد حلّ مشكلش به غروب آفتاب بكشد . همان روز مشكل را حل كنيد . ما وقتى آيات و روايات را مى بينيم ، مى فهميم كه هنوز با اسلام خيلى فاصله داريم .
پيغمبر صلى الله عليه وآله به شخصى فرمودند : بعد از اين كه مرد فقير رفت ، برو و به آن ثروتمند بگو كه به مسجد بيايد . شخص ثروتمند به محضر پيغمبر شريف اسلام صلى الله عليه وآله آمد ، فرمود : آن درختى كه در خانه آن فقير است را به من بفروش ، من در مقابل نخل خرمايى در بهشت براى تو ضمانت مى كنم كه نه خشك مى شود ، نه از بين مى رود و نه بى محصول مى ماند . در قيامت كنار آن درخت بنشين و تا ابد از ميوه آن درخت استفاده كن .
منبع : پایگاه عرفان