قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حقيقت سجده‏

سجده با شرايط، سجده با خضوع و خشوع، سجده با حال، سجده با حقيقت، سجده‏اى كه همه هستى انسان آن را همراهى كند، نشانگر كمال تواضع و بندگى عبد نسبت به حضرت دوست و علامت فناى ذات و صفات و افعال عبد، در نور خداوند متعال مى‏باشد.

امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

واللّه قسم كسى كه حق سجود را به جاى آورد و سجده حقيقى كند، به هيچ عنوان زيان متوجه او نشده، گرچه در تمام مدت عمر چنين سجودى را يكبار به جاى آورد!!

داستان سجده در معارف پرقيمت الهى داستان شگفت انگيز و عظيمى است.

در ميان تمام عبادات، چيزى همانند سجده مورد توجه حضرت حق قرار نگرفته و هيچ برنامه اى در پيشگاه الهى به اندازه سجده واقعى كه با حضور قلب انجام شود، ثواب و اجر و مزد و منفعت ندارد.

سجده با شرايط، سجده با خضوع و خشوع، سجده با حال، سجده با حقيقت، سجده اى كه همه هستى انسان آن را همراهى كند، نشانگر كمال تواضع و بندگى عبد نسبت به حضرت دوست و علامت فناى ذات و صفات و افعال عبد، در نور خداوند متعال مى باشد.

سجده، اظهار عبوديت و بندگى و عشق و محبت و تذلل و ذلت به پيشگاه مقدس حضرت اوست.

عبد به هنگامى كه سر به سجده مى گذارد، مى خواهد بگويد: نه براى جهان و نه براى خود، هيچ گونه استقلالى قائل نيستم و جز تو را نمى بينم و جز تو را نمى خواهم و جز تو را نمى گويم.

در اين ره گر به ترك خود بگويى

 

يقين گردد تو را كو تو، تو اويى

سر مويى زتو تا با تو باقيست

 

درين ره در نگنجى گرچه مويى

كم خود گير تا جمله تو باشى

 

روان شو سوى دريا زانكه جويى

چو با دريا گرفتى آشنايى

 

مجرد شو زسر بر كش دو تويى

درين دريا گليمت شسته گردد

 

اگر يكبار دست از خود بشويى

زبهر آبرو يك رويه كن كار

 

كه آنجا آبرو ريزد دو رويى «1»

     

 

در مسئله سجود، لازم است جوانب مسئله را در درجه اول از قرآن مجيد، سپس از ديدگاه روايات مورد بررسى قرار داد، تا در خور فهم و ظرفيت ما ضعيفان، ارزش و منفعت مسئله روشن گردد، قبل از بررسى برنامه از طريق معارف الهى لازم است به معناى معنوى و جامع سجود كه شكل بدنى آن جزئى از معارف است اشاره رود.

 

معناى معنوى سجود

اهل لغت و به خصوص مفسران بزرگ قرآن مجيد و حديث شناسان معروفى مانند علامه مجلسى رحمه الله براى لغت سجده و سجود معناى جامعى بيان فرموده اند و آن عبارت است از:

نهايت خضوع و تذلل و انقياد، در پيشگاه مقدس حضرت رب الارباب، چه اين كه با اراده و اختيار صورت گيرد، يا با قهر و جبر و اضطرار.

اما جمادات عالم در هر كجاى خلقت و آفرينش كه وجود دارند، از آنجا كه بى اراده محضند در انقياد و خضوع كامل نسبت به مولاى خود و مقررات عالى او قرار دارند.

آنان بنابر اراده حضرت حق تا هستند در سجود و انقياد و تسبيح نسبت به معبودند و با زبان حال و كيفيت زيست و شكل حيات و موضع و موقف و منافع وجودى خويش در خانه خلقت، اظهار ذلت و افتقار دارند و اما حيوانات كه به خاطر حيات حسى به درجه اى يا درجاتى از جمادات برتر و بالاترند، همانند جمادات، ولى با معنا و مفهوم وسيعترى در برابر حضرت حق، با تمام وجود خود در حال سجود يعنى ذلت و افتقار و عجز و پيروى از دستورهاى حضرت او هستند.

اما صاحبان عقل و اراده، چون انسان از جهت مبانى آفرينش خويش و اصول خلقت و امورى كه در حيات از كف اراده آنان بيرون است، يعنى امور تكوينيه مثل ولادت، مرگ، ضربان قلب، گردش خون و ساير واقعيت هاى وجودى در سجده محضند.

و اما از جهت ارادى و جنبه تكليفى بر دو دسته اند:

دسته اى از آنان ملائكه هستند كه تمام آنان معصوم از خطا و با سراپاى وجود خود و همه شؤون و جوانب حياتشان در سجده محضند، يعنى در برابر مولاى خود، در كمال خضوع و تذلل و ذلت و افتقارند و هرگز از فرمان هاى حضرت او سرپيچى و عصيان ندارند.

و اما دسته ديگر مردمند كه آنان نيز بر دو طايفه هستند، گروهى از آنان مطيع حضرت حق و پيرو فرامين و دستورهاى حلال و حرام آن جناب اند، اينان را بندگان مؤمن و صادق، محسن، مطيع و به فرموده قرآن ساجدان مى گويند.

و گروه ديگر مردمى هستند كه از خضوع و تذلل و انقياد نسبت به حضرت حق در سرپيچى هستند و با كمال بدبختى پيرو هواى نفس و شهوات حيوانى اند كه در مسائل آينده به طور مشروح از ديدگاه قرآن نسبت به هر دو طايفه مباحثى خواهد آمد.

بنابراين سجود يعنى نهايت خضوع و تواضع و فروتنى و فرمانبردارى از تمام دستورهاى حق كه به وسيله كتب آسمانى و انبياى الهى و امامان معصوم عليهم السلام و فقهاى بزرگ اعلام شده و سجده در نماز جزئى كوچك از اين معنا و مفهوم وسيع است.

در مباحث آينده، سجده به همين معنا و مفهوم گسترده مورد توجه است، اميد است خداوند مهربان، با لطف و عنايت و رأفت و محبتش به همه ما توفيق رسيدن به چنين سجودى را عنايت فرمايد، تا ما هماهنگ با تمام اجزاى آفرينش به سوى او حركت خويش را ادامه دهيم.

 

کتاب  : عرفان اسلامى جلد ششم

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

پی نوشت :

______________________________
(1)- عشاقنامه، فخرالدين عراقى.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه