قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

بر كفر ماندن و بر كفر مردن‏

 

 

منابع مقاله:

کتاب   : تفسير حكيم جلد پنجم

نوشته : حضرت آیت الله حسین انصاریان

  

 

كفر از نظر لعنت به معناى پوشانيدن است، كتمان نمودن هويت و شخصيت خود از حق، و ميان خود و حقيقت حجاب قرار دادن، چهره انسانى خود را از نور معرفت و ايمان پنهان داشتن، و حقى كه اظهارش براى هدايت ديگران واجب است، كتمان نمودن و خلاصه راه راست و درستى و صدق و حقيقت را به روى خود و ديگران مسدود نمودن و اين جنايت و خيانت را تا زمان مرگ ادامه دادن زشت ترين و بدترين مرحله كفر و پرده پوشى بر رخسار با عظمت حق است.

در همه روزگاران حق در همه زمينه ها با تابندگى ويژه اش بخصوص كه همراه با دليل و برهان بوده، و با عقل سليم و فطرت انسانى هماهنگى داشته واضح و روشن، و براى همگان در هر سطحى از عقل آگاهى بودن قابل درك و فهم بوده است، و راه رشد و تعلى و تربيت تو كمال آدميان به آن بستگى داشت.

حق در چهره هدايت، و به صورت مشعل فروزان و پر فروغ از ابتداى شروع حيات انسانى به وسيله پيامبران الهى فرا راه انسان قرار گرفت، ولى گروهى از مردم كه به خاطر فهم بالا و درك مناسب مسئول هدايت ديگران بودند، و از دانش و آگاهى نسبت به حق بهره داشتند چه در زمان انبيا و چه در خالى بودن زمان از پيامبران، به خاطر آلوده بودن به هوا و هوس نامعقول و تمايلات نامشروع، و براى حفظ رياست خود بر عوام مردم، و پر كردن كيسه و جيب خويش از دست رنج ديگران حق را كتمان نموده و با اين عمل بسيار زشت راه رشد و تربيت و كمال و سعادت را به روى ديگران بستند و با دست خود، وجود خود را نيز از حق و عمل به حق پنهان داشتند، و بر اين خيانت خود تا لحظات پايانى عمرشان پافشارى ورزيدند و به فرموده قرآن مجيد كافر ماندند و كافر مردند، و با محروم كردن خود و ديگران لعنت ابدى خدا و فرشتگان و همه مردم را براى وجود نحس خود خريدند.

جمله اسميه وَ هُمْ كُفَّارٌ اصرار بر كفر و ثابت ماندن بر آن و توقف از توبه را مى رساند.

آرى كتمان كنندگان حق، كه نخواستند توبه كنند، و به عمد به ضلالت و گمراهى و تيره بختى نسل زمان خود و نسل هاى بعد رضايت دادند، در پيشگاه خداوند كافر محسوب شده اند، و بر اين اساس علماى اهل كتاب بدون اختصاص داشتن به دوره و زمانى، به سبب كتمان بينات و آيات و احكام سعادتبخش فرهنگ حق، و امتناع از توبه، و اصرار ورزيدنشان بر كار بسيار زشتشان كافرند، و در معرض لعنت خدا و فرشتگان و همه انسان ها هستند.

 

استحقاق كافر بر لعنت همگان:

لعن به معناى دورى و طرد از پيشگاه حق، و محروميت از رحمت واسعه الهيه است، و مستحق آن كسى است كه مسئوليتى كه نسبت به رساندن حقايق و احكام حضرت حق به مردم دارد انجام ندهد.

يقيناً شانه خالى كردن از اين مسئوليت عظيم، و كار بسيار پرثمر، گروه كثيرى از مردم را كه در دين شناسى و دين دارى اعتماد به دارندگان اين مسئوليت دارند از مسير هدايتى كه پيامبران الهى ارائه كرده اند محروم مى سازد، و خود آنان را هم در منجلاب كفر فرو مى برد، و هنگامى كه مردمان عقب مانده، چه در دنيا و چه در آخرت. به وضع خود و ماندشان در گمراهى آگاهى شوند به زبان حال يا مقال آنان را لعنت مى كنند، و گرفتار شدنشان را به عذاب بى تخفيف الهى در خواست مى نمايند، و در اين ميان همه فرشتگان الهى نيز به خاطر اين كه اين نابكاران مانع روى آوردن مردم به حق شدند، و آنان را از گرويدن به هدايت بازداشتند و سبب تيره روزى نسل ها شدند مورد لعنت قرار دهند.

اين جمله اسميه أُولئِكَ عَلَيْهِمْ ... دلالت بر دوام و ثبات و خلود لعن بر آنان دارد، تا عبرتى باشد براى آنان كه حق را كتمان مى كنند، و ملت ها را از روى آوردن به حق محروم مى نمايند.

الميزان مى گويد، نظر تمام لعن كنندگان دور شدن شخص مورد لعن از سعادت است، و از طرفى سعادت واقعى همان سعادت دينى است، و اين سعادت چون راه آن از طرف خداوند روشن شده و با فطرت هم كاملًا منطبق است، فقط كسانى از آن محروم مى شوند كه از راه عناد و انكار وارد شوند، بديهى است اين محروميت مال كسانى است كه دانسته در اين راه عناد و انكار قدم مى گذارند و گرنه كسى كه آگاهى ندارد بى تقصير است، و از طرف ديگر از دانشمندان و آگاهان پيمان گرفته شده كه علوم خود را در ميان مردم منتشر سازند و آيات و وسائل هدايت را در دسترس عموم بگذارند، بنابراين اگر آنان در مقام اخفاء و كتمان برآيند، و از نشر علوم خود مضايقه كنند، در حقيقت راه انكار را پوئيده اند و مورد لعن و نفرين تمام لعن كنندگان خواهند بود.

روى اين حساب هدف از الَّذِينَ كَفَرُوا در اين آيه همان منكران و معاندان يعنى كتمان كنندگان آيات الهى است كه كيفر آنان را هم در پايان آيه بيان فرموده است.

و به اين ترتيب هر لعنى از كسى سر زند شامل حال آنان خواهد بود، و اين مسئله را استثنائى نيست، در حقيقت اين گونه افراد حكم شيطان را دارند كه خداوند درباره او فرموده:

وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلى يَوْمِ الدِّينِ: «1»

و برابر اين آيه تمام لعنت ها تا قيامت بر اوست از اينجا استفاده مى شود اينگونه دانشمندان كه علوم هدايت گر خود را از مردم كتمان مى كنند و در نهايت مردم به گمراهى مى افتند در اين لعن عام و مطلق شريك شيطان اند. «2»

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- حجر 35.

(2)- الميزان ج 1، ص 552، و ص 553.

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه