قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

معناى سلام در نماز

 

منابع مقاله:

کتاب  : عرفان اسلامى جلد ششم

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

در پايان هر نمازى سه سلام قرار داده شده، سلام بر پيامبر، سلام بر عباد شايسته كه عبارت از انبيا و امامان عليهم السلام و اوليا و شايستگان اند و سلام بر همه اهل اسلام از تمام ملائكه و عباد حقيقى حق.

در هر سه سلام، آنچه قابل توجه است، جنبه حضورى سلام شوندگان است.

«السلام عليك ايها النبى و رحمة اللّه وبركاته، السلام علينا و على عباد اللّه الصالحين، السلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته».

در سلام اول «عليك» و در سلام دوم «علينا» و در سلام سوم «عليكم» دلالت بر اين دارند كه نمازگزار واقعى، با رعايت شرايط ايمان و عمل و عبادت و اخلاق داراى مقام قرب معنوى نسبت به رسول اكرم صلى الله عليه و آله و عباد صالح و همه ملائكة اللّه و شايستگان از جن و انس شده و اكنون به خاطر رعايت آن شرايط در حضور همه آنان راه پيدا كرده و از باب ادب بايد به آن بزرگواران سلام حضورى دهد و همين حضور و سلام، در حقيقت همان حصار امن الهى است و هر كه وارد در اين حصار شود از بلاى دنيا و عذاب آخرت در امان است.

به فرموده حضرت صادق عليه السلام در متن روايت: معناى سلام در دنباله هر نماز عبارت از امان است.

يعنى هر كس تمام اوامر حق و سنت پيامبر صلى الله عليه و آله را از سر خضوع و خشوع ادا كرده، تحصيل امنيت كرده و در اين وادى از بلاى دنيا و عذاب آخرت مأمون خواهد بود.

در قرآن مجيد آمده:

[الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ ] «1».

كسانى كه ايمان آوردند و ايمانشان را به ستمى [چون شرك ] نياميختند، ايمنى [از عذاب ] براى آنان است و آنان راه يافتگانند.

[إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آياتِنا لا يَخْفَوْنَ عَلَيْنا أَ فَمَنْ يُلْقى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتِي آمِناً يَوْمَ الْقِيامَةِ اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ] «2».

مسلماً كسانى كه معانى و مفاهيم آيات ما را از جايگاه واقعى اش تغيير مى دهند [و به تفسير و تأويلى نادرست متوسل مى شوند] بر ما پوشيده نيستند. آيا كسى را كه در آتش مى افكنند، بهتر است يا كسى كه روز قيامت در حال ايمنى مى آيد؟ هر چه مى خواهيد انجام دهيد، بى ترديد او به آنچه انجام مى دهيد، بيناست.

بارى امروز كه در دنيا هستيد به اختيار خود هر چه مى خواهيد انجام دهيد كه خداوند به تمام اعمال شما آگاه است.

[لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ ] «3».

[در آن روز] آن بزرگ ترين ترس و واهمه آنان را اندوهگين نمى كند و فرشتگان [با درود و سلام ] به استقبالشان آيند [و گويند:] اين است روز شما كه شما را به آن وعده مى دادند.

[مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ ] «4».

آنان كه كارهاى خير و نيك [به آخرت ] بياورند، پاداشى بهتر از آن دارند و آنان در آن روز از هول و هراسى بزرگ ايمن اند.

در هر صورت سلام نماز هم مانند ركوع و سجود و تشهّدش بايد داراى حقيقت و صدق باشد، به سلام و امنيت حقيقى كسى مى رسد كه داراى ايمان و به طور حتم عمل صالح و اخلاق حسنه باشد، در غير اين صورت سلام، لفظ خشكى خواهد بود كه نمازگزار با زبانش ادا مى كند و قلب و روح و اعضا و جوارحش در آن شركت ندارند و بر اين سلام جوابى واجب نيست.

بياييد در مسيرى قرار بگيريم كه اولًا تحصيل قرب حضور كنيم و ثانياً سلام ما از طرف ملائكه و انبيا و عباد صالح بى جواب نماند.

 [وَالسَّلامُ إسْمٌ مِنْ أسْماءِ اللّهِ تَعالى أوْدَعَهُ خَلْقَهُ لِيَسْتَعْمِلُوا مَعْناهُ فى الْمُعامِلاتِ وَالْأماناتِ وَالْإنْصافاتِ وَتَصديقِ مُصاحَبَتِهِمْ وَصِحَّةِ مُعاشَرَتِهِمْ ]

 

سلام در اسلام

دقت در جملات بالا ما را به اين حقيقت متوجه مى كند كه منظور از اين سلام كه خداوند مهربان در بين بندگانش جهت استعمال در معاملات و امانات و اخلاقيات و مصاحبت صادقانه و معاشرت صحيح قرار داده بدون ترديد اسلام است.

چرا كه ما بندگان در تمام نواحى زندگى مأموريت واجب داريم كه از اسلام پيروى كنيم و معاملات و معاشرت و مصاحبت و امانت دارى خويش را با اين دين جهانى و قوانين ابدى و سعادت بخش هماهنگ نماييم، تا از بركت اين حقيقت به سلامت در ولايت، سلامت در حيات، سلامت در قلب و سلامت در ممات و سلامت در قيامت برسيم، چنانچه درباره حضرت يحيى و عيسى عليهما السلام در قرآن مجيد فرموده:

درباره يحيى گفته:

[وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا] «5».

و بر او سلام باد روزى كه زاده شد، و روزى كه مى ميرد، و روزى كه زنده برانگيخته مى شود.

و درباره عيسى فرموده:

[وَ السَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا] «6».

و سلام بر من روزى كه زاده شدم و روزى كه مى ميرم و روزى كه زنده برانگيخته مى شوم.

تمام انبيا و امامان عليهم السلام و اوليا و پاكان به خاطر اتصال به اين امانت از سلامت كامل برخوردار بودند و برابر با آيات كتاب حق هر كس در اين دنيا از اين سلامت برخوردار باشد، بدون ترديد در عالم قيامت هم از سلامت معنوى برخوردار خواهد بود و به خاطر اين سلامت مشمول رضاى حق و براى ابد اهل بهشت سرمدى مى باشد.

درباره اسلام و منافع دنيايى و آخرتى آن مسائلى در ضمن توضيح احاديث «مصباح الشريعة» خواهد آمد.

 [وَإنْ أرَدْتَ أنْ تَضَعَ السَّلامَ مَوْضِعَهُ وَتُؤَدّى مَعْناهُ فَاتَّقِ اللّهَ وَلْيَسْلَمْ مِنْكَ دينُكَ وَقَلْبُكَ وَعَقْلُكَ أنْ لاتُدَنِّسَها بِظُلْمَةِ الْمَعاصى وَلْتَسْلَمْ حَفَظَتُكَ أنْ لاتُبْرِمَهُمْ وَتَمُلَّهُمْ وَتُوحِشَهُمْ مِنْكَ بِسُوءِ مُعامَلَتِكَ مَعَهُمْ ثُمَّ صَديقُكَ ثُمَّ عَدُوُّكَ فَإذا لَمْ يَسْلَمْ مَنْ هُوَ الْأقْرَبُ فَالْابْعَدُ اولى ]

 

سلام حقيقى و آداب آن

امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

اگر بخواهى سلام را در موضع حقيقى خودش قرار دهى و دارنده سلام به حق باشى و معناى واقعى سلام را از خود بروز دهى مسائل مهمى را بايد رعايت كنى.

آن مسائل عبارت است از:

1- رعايت تقوا.

2- حفظ سلامت دين و قلب و عقل از آلوده شدن به معاصى.

3- حفظ حافظان پرونده ات كه كرم كاتبين اند از ملالت و وحشت به سبب عمل هاى زشت.

4- رعايت حق دوستان و دشمنان با به اجرا گذاشتن عدالت درباره آنان كه هر يك از اين چهار مورد در ضمن احاديث آينده كتاب آمده كه در جاى خودش بخواست حضرت مولا به شرح خواهد آمد.

 [وَمَنْ لايَضَعُ السَّلامَ مَواضِعَهُ هذِهِ فَلا سَلامَ وَلا تَسْليمَ وَكانَ كاذِباً فى سَلامِهِ وَإنْ أفشاهُ فى الْخَلْقِ ]

و آن كس كه در زمينه هاى ياد شده سلامت را رعايت نكند، يعنى راعى تقوا نباشد و دين و قلب و عقل را از معاصى حفظ نكند و كاتبان عمل را از خود با خوبى هايش خشنود نسازد و با دوست و دشمن به عدالت رفتار ننمايد، سلامى نداشته و تسليم حق نبوده و در سلام هاى خود چه در نماز، چه در غير نماز دروغگوست اگر چه با صداى بلند و با روى خوش در بين مردم سلام كند.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- انعام (6): 82.

(2)- فصلت (41): 40.

(3)- انبياء (21): 103.

(4)- نمل (27): 89.

(5)- مريم (19): 15.

(6)- مريم (19): 33.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه