قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

امتحانات الهى‏

 

 

منابع مقاله:

کتاب  : عرفان اسلامى جلد ششم

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

امام صادق عليه السلام در اين قسمت روايت به دو موضوع قابل توجه اشاره مى كنند و آن اين كه تمام مردم در اين حيات دنيا بين دو مرحله از جانب خداوند به عنوان ابتلا و آزمايش قرار دارند:

1- در نعمت اند، تا از پى آن شكر حق را آشكار كنند.

2- در شدت و رنجند، تا قدرت مقاومت و صبرشان ظاهر گردد.

انسان در ظرف خلقت و حياتش، از نيروها و استعدادها و قواى مرموزى برخوردار است كه وجود اين نيروها اولًا معلول محبت خدا به انسان و ثانياً براى رشد و تكامل انسان است.

اين نيروها در وجود انسان همانند دانه ها و حبه هاى نباتى است كه در ظرفى قرار داده و در جايى گذاشته اند، اگر باغبان به سراغ اين حبه ها و دانه ها برود و آن ها را در زمين مستعد بكارد، آن حبه ها و دانه ها با تمام قدرت شروع به فعاليت كرده و با عوامل مخالف به مبارزه برخاسته و در اين راه از هيچ كوشش و مقاومت و مجاهدتى كوتاهى نمى كنند تا به ثمر بنشينند و تمام منافع خود را آشكار كرده

و رشد و كمال خود را نشان دهند.

اما اگر اين دانه ها در سرزمين مستعد قرار نگيرد و اين حبه ها كاشته نشود، پس از مدتى مى پوسد و جز آن كه آن ها را به عنوان دانه ها و حبه هاى فاسد كنار بريزند چاره اى نيست.

نيروها و استعدادهاى عالى انسانى حتماً و بدون شك در برخوردهاى انسان به حوادث و آلام و مصائب و شدت ها و مجاهدت ها و كوشش ها و زحمت ها و نعمت ها و نقمت ها، شكوفا مى گردد و پس از اين شكوفايى به نتايج بسيار مثبت دنيايى و آخرتى مى رسد.

و چون راهى براى شكوفايى قواى روحى و عقلى و دفاعى و نفسى بشر جز با حوادث و رنج ها و به فرموده قرآن ابتلا نيست، خداوند مهربان در قرآن مجيد ابتلا و امتحان را جهت انسان ضرورى و حياتى اعلام فرموده و احدى را از اين فضاى پرقيمت و پرسود استثنا ننموده است.

[أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ* وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ ] «1».

آيا مردم گمان كرده اند، همين كه بگويند: ايمان آورديم، رها مى شوند و آنان [به وسيله جان، مال، اولاد و حوادث ] مورد آزمايش قرار نمى گيرند؟* در حالى كه يقيناً كسانى را كه پيش از آنان بودند، آزمايش كرده ايم [پس اينان هم بى ترديد آزمايش مى شوند] و بى ترديد خدا كسانى را كه [در ادعاى ايمان ] راست گفته اند مى شناسد و قطعاً دروغگويان را نيز مى شناسد.

ثمره امتحانات الهى

به اين نكته بايد توجه كنيد كه امتحان حضرت حق مانند امتحان مدارس در دنيا نيست كه براى معلم شاگردان درس خوان از تنبل معلوم شوند، خداى جهان بى امتحان به وضع ظاهر و باطن تمام هستى آگاه است، اين امتحان فقط براى خود انسان و جهت رشد و كمال و شكوفايى استعدادهاى اوست، چيزى كه هست انسان بايد با آشنايى و توجه به قواعد الهى و حلال و حرام خداوندى و روح خدايى و اخلاق حسنه با ابتلائات و آزمايش ها برخورد كند، تا محور آزمايش را بر اثر اين معرفت و حوصله صد در صد به نفع خود برگرداند، در صورت جهل به معارف انسان در برخورد به حوادث چه نعمت چه شدت نه اين كه نمى تواند از حادثه استفاده كند، بلكه در برابر حادثه از پاى درآمده و به شكست مفتضحانه دچار خواهد شد، اگر حادثه نعمت است از پى نعمت مست شده و لا ابالى و بى دين و طاغى خواهد شد، اگر شدت است براى رفع آن ممكن است دچار دين فروشى، شرف فروشى و افتادن در دامن دشمن گردد.

در هر صورت انسان از حادثه و بلا و ابتلا و آزمايش چاره اى ندارد و فكر اين كه آزمايش نشود را از خود بايد جداً دور كند.

به فرموده امام على عليه السلام: در هنگام امتحان است كه آدمى سربلند يا سرافكنده مى شود «2».

[أَ وَ لا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لا يَتُوبُونَ وَ لا هُمْ يَذَّكَّرُونَ ] «3».

آيا نمى بينند كه در هر سال يك بار يا دو بار [به وسيله جهاد يا پيش آمدهاى ديگر] آزمايش مى شوند، ولى نه توبه مى كنند ونه پند مى گيرند.

در برخورد صحيح به ابتلائات الهى و آزمايش هاى ربانى، انسان داراى قدرت روحى و بينش عقلى و صفاى نفس و سلامت قلب و نفس مطمئنه و مالكيت بر هوا و نيز راهبر و راهنماى ديگران مى گردد.

[وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً] «4».

و [ياد كنيد] هنگامى كه ابراهيم را پروردگارش به امورى [دشوار و سخت ] آزمايش كرد، پس او همه را به طور كامل به انجام رسانيد، پروردگارش [به خاطر شايستگى ولياقت او] فرمود: من تو را براى همه مردم پيشوا و امام قرار دادم.

 

شيوه برخورد با امتحان

ما انسان ها، از جانب خدا به عقل، نفس، قلب، نبوت انبيا، امامت امامان، فقاهت فقيهان، حوادث اجتماعى، طاغوت، ثروت، فقر، مرض و صحت، زن و فرزند، رفيق و دوست، اقوام و خويشان، نعمت و مصيبت و... امتحان مى شويم و از اين امتحانات و ابتلائات گريزى نداريم، تنها مسئله اى كه در اين زمينه ها بايد رعايت كنيم برخورد صحيح ما با امتحان است كه اين برخورد صحيح را مى توان از قرآن و تعليمات اسلامى فرا گرفت و در برخورد صحيح است كه جزء نيكان قرار گرفته و در صف صابران و شاكران رفته و مفتخر به بشارت هاى عالى الهى خواهيم شد.

[وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ* الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ* أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ] «5».

و بى ترديد شما را به چيزى اندك از ترس و گرسنگى و كاهش بخشى از اموال و كسان و محصولات [نباتى يا ثمرات باغ زندگى از زن و فرزند] آزمايش مى كنيم و صبركنندگان را بشارت ده.* همان كسانى كه چون بلا و آسيبى به آنان رسد گويند: ما مملوك خداييم و يقيناً به سوى او بازمى گرديم.* آنانند كه درودها و رحمتى از سوى پروردگارشان بر آنان است و آنانند كه هدايت يافته اند.

آرى، سلامت انسان به فرموده حضرت صادق عليه السلام در برخورد به نعمت و شدت به عنوان ابتلا و كرامت آدمى در طاعت از خداست و به تعبير ديگر در برخورد صحيح به موارد ابتلا و خوارى و بدبختى و شقاوت انسان در برخورد به ابتلائات، در معصيت خدا و تخلف از مقررات الهى است.

 

مزد صبر بر امتحانات الهى

گذرگاهى خطرناك تر و در عين حال لطيف تر از گذرگاه امتحان و ابتلا نيست، انسان براى دست يافتن به قدرت هاى عالى معنوى امتحان مى شود و چون در اين امتحان پيروز و سربلند شد براى ورود به عالم آخرت با سرمايه اى سنگين و حالاتى ملكوتى و الهى آماده مى گردد و به وقت ورود مورد استقبال ارواح طيبه صالحان قرار گرفته و برزخ او شعبه اى از بهشت خدا خواهد بود.

چون قيامت گردد براى شركت در عالى ترين مسابقه كه هدفش جنات الهى است وارد مى شود و در آنجا مورد استقبال ملائكه رحمت و خشنودى خداى مهربان قرار مى گيرد و در وقت ورود به بهشت مخاطب به اين خطاب عاشقانه مى گردد:

[وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ ] «6».

نگهبانانش به آنان گويند: سلام بر شما، پاكيزه و نيكو شديد، پس وارد آن شويد كه [در آن ] جاودانه ايد.

آرى، بهشت و نعمت جاويد آن و تهنيت خزنه بهشت، مزد آن صبر و حوصله و برخورد صحيحى است كه به ابتلائات و آزمايش هاى الهى داشتند.

[وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ* سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ] «7».

و فرشتگان از هر درى بر آنان درآيند.* [و به آنان گويند:] سلام بر شما به پاس استقامت و صبرتان [در برابر عبادت، معصيت و مصيبت ] پس نيكوست فرجام اين سراى.

مسئله حتميت امتحان و ابتلا بايد به طور دائم به وسيله پدران و مادران متعهد و معلمان دلسوز و به خصوص خطيبان و واعظان و ناصحان و پنددهندگان به فرزندان و جوانان و مردم گوشزد شود و به تمام عباد خدا براى برخورد صحيح با آزمايش هاى الهى و ابتلائات ربانى آمادگى داده شود.

رها گذاردن فرزندان و شاگردان كلاس و مردم از تعليم اين حقيقت دور از انصاف و مخالف با قواعد الهى است.

آنان كه در اين زمينه آمادگى لازم را ندارند، در برخورد به كم ترين حادثه، محكوم حادثه مى گردند و نيروهاى الهى آنان در مدار برنامه هاى ابليسى و شيطانى قرار مى گيرد، امتحان گذرگاه لطيف و در عين حال گذرگاه و عقبه بسيار پرخطرى است.

تا درين زندان فانى زندگانى باشدت

 

كنج عزلت گير تا گنج معانى باشدت

اين جهان را ترك كن تا چون گذشتى زين جهان

 

اين جهانت گر نباشد آن جهانى باشدت

كام و ناكام اين زمان در كام خود درهم شكن

 

تا بكام خويش فردا كامرانى باشدت

روزكى چندى چو مردان صبر كن در رنج و غم

 

تا كه بعد از رنج گنج شايگانى باشدت

روى خود را زعفرانى كن به بيدارى شب

 

تا به روز حشر روى ارغوانى باشدت

گر بميرى در ميان زندگى عطاروار

 

چون درآيد مرگ عين زندگانى باشدت «8»

     

[وَلا سَبيلَ إلى رِضْوانِهِ بِفَضْلِهِ وَلا سَبيلَ إلى طاعَتِهِ إلّا بِتَوفيقِهِ وَلا شَفيعَ إلَيهِ إلّابِإذْنِهِ وَرَحْمَتِهِ ]

 

راه تحصيل رضاى الهى

در پايان اين بخش امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

هيچ وسيله اى براى تحصيل رضاى الهى مگر توسل به فضل و كرم وى نيست و هيچ راهى براى راه بردن به طاعت حضرتش جز توفيق او و مهيا شدن وسايل معرفت و عبادت از طرف او نمى باشد و براى ما ناقصان و بدكاران و گنهكاران تائب، راه فرارى از عذاب و جريمه جز شفاعت انبيا و ائمه عليهم السلام آن هم به اذن و اجازه خود او و رحمت بى منتهايش وجود ندارد.

خداوندا! به عزتت، تكبيرةالاحرام ما و حمد و سوره و ركوع و سجود و تشهّد و سلام ما را به همان صورتى كه مى پسندى قرار بده و ما را از سستى و كسالت و تنبلى در فراگيرى معرفت و انجام عبادت و اطاعت نجات بده كه اگر لطف تو نباشد هيچ عمل و سخن مثبتى از ما سر نمى زند و اگر عنايت و رحمت تو نباشد، هيچ راه نجاتى براى ما از عذاب دوزخ وجود ندارد.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- عنكبوت (29): 2- 3.

(2)- غرر الحكم: 100، حديث 1746.

(3)- توبه (9): 126.

(4)- بقره (2): 124.

(5)- بقره (2): 155- 157.

(6)- زمر (39): 73.

(7)- رعد (13): 23- 24.

  (8) عطار نيشابورى.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه