قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

فساد قانونى در اروپا

 

 در انگليس ، دكترى از من سؤالى پرسيد ، گفت : رفيق من صراف است ، سؤالى كرده ، گفته : از شما اين سؤال شرعى را بپرسم و جواب را براى او ببرم . او پرسيده است : گناه خودكشى در اسلام چيست ؟ گفتم : خودكشى توبه ندارد . بعد از كشتن خود ، مستقيم به جهنم مى رود و ديگر نجات پيدا نمى كند .

 گفت : امروز آن دوست صرافم به من مى گفت : ديروز دخترم با يكى از سياه پوستان آفريقايى داخل اتاق دخترم رفتند . وقتى در زدم و به دخترم گفتم : اين آقا كيست ؟ گفت : دوست من است و به تو ربطى ندارد .

 گفتم : تا چه وقت مى خواهد اينجا باشد ؟ گفت : تا هر وقت بخواهم ، آمدم حرف بزنم ، گفت : اگر مزاحم ما شوى ، به پليس تلفن مى كنم ، بيايند تو را ببرند .

 يعنى در اروپا قانون به نفع هر فسادگرى است . آن صراف گفته بود : من تمام آرزوهايم بر باد رفته است . فداى اسلام ، اى كاش ما دين اسلام را داشتيم و به آن عمل مى كرديم . مى خواهم خودم را بكشم و راحت شوم .

 ولى مؤمن باعفت است و هيچ وقت به اين بلاها دچار نمى شود . كسى كه خود را نمى شناسد و از مايه خودشناسى بهره اى ندارد ، خدا و معاد را نيز نمى شناسد ؛ چون خدا و معاد را از درون خود بايد ببيند . چه كسى مرا آورده و به كجا مى روم؟ جهان آخرت را اين گونه مى يابد .

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه