قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نظر حضرت سجاد (عليه السلام) نسبت به كفو

 

امام پنجم حضرت باقر (عليه السلام) نقل مى كنند: پدر باكرامتم حضرت زين العابدين (عليه السلام) در يكى از مواقف حج به خانمى برخورد كه اخلاق نيكش آن حضرت را جذب كرد، سئوال كردند اين زن داراى همسر است؟ عرضه داشتند وى را شوهر نيست، پدرم بدون اين كه از حسب و نسب وى تحقيق كند از او خواستگارى كرد، و اين خواستگارى منجر به ازدواج با او شد.

فردى از انصار از داستان آگاه شد، ازدواج به اين سادگى براى او بسيار سنگين و گران آمد، به نظر آورد ممكن است آن زن فردى بى اصل و نسب باشد، و علت سرزنش نسبت به امام چهارم شود.

مدتى در مقام جستجو برآمد و معلوم شد آن زن از طايفه شيبان است، خدمت امام چهارم رسيد و جريان را با آن حضرت در ميان گذاشت كه خدا را شكر همسر شما از فاميلى معروف و محترم است، امام به او فرمودند من شما را خردمندتر از اين مى دانستم كه به اين امور پاى بند باشى، مگر نمى دانى خداوند عزوجل به

بركت اسلام پستى ها را برداشت و نقصها را جبران فرمود، بزرگوارى و كرامت را جايگزين پستى و دنائت نمود، اينك مسلمان در هر موقعيتى باشد محترم است و او را پستى نيست، لئامت و خسّت از آنِ جاهليت است و بس.

بنابراين هم قبيله بودن، همشهرى بودن، به اندازه هم ثروت داشتن، موجب هم كفوى نيست، بنا به حكم اسلام، عرب را بر عجم، سپيد را بر سياه، قرشى را بر غيرقرشى امتيازى نيست، امتياز به تقواست و دو مرد و زن مسلمان با داشتن ايمان و تقوا و اخلاق و امانت و عفت و پاكى و طهارت و سلامت هم كفو يكديگرند گرچه يكى عرب و ديگرى عجم، يكى شهرى و ديگرى روستايى، يكى غنى و ديگرى فقير، يكى سپيد و ديگرى سياه، يكى قبيله دار و ديگرى بى قبيله باشد.

على بن اسباط به حضرت جواد (عليه السلام) نوشت: من براى دخترانم كسى را كه در اخلاق و ايمان همانند خودم باشد نيافته ام تا آنان را شوهر دهم، حضرت در پاسخ نامه وى نوشت: آنچه را درباره دخترانت نوشته بودى يافتم، خداوند ترا مورد رحمت و لطفش قرار دهد، تا اين حدود دقت در كار دختر لازم نيست، پيامبر فرمود اگر خواستگارى آمد كه دين و اخلاقش مورد پسند بود قبولش كنيد ور نه فتنه و فساد بزرگ در زمين روى مى دهد.

امام صادق (عليه السلام) به مردى به نام ابراهيم فرمود: هيچ مؤمنى بهره اى و سودى خطرناك تر از ثروت نبرده، ضرر مال از زيان دو گرگ درنده كه به گله اى بى چوپان از سر و ته گله حمله كنند بيشتر است، اين گرگها با گوسپندان چه مى كنند، عرضه داشتم جز فساد كارى نمى كنند، فرمود: راست گفتى، كوچكترين زيان مال اين است كه مسلمانى خواستگارى دختر مسلمان بيايد و او به عذر نداشتن مال او را براند و از دادن دختر به او خوددارى كند.

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه