قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

زن از نظر آفرينش جفت مرد است

 

منابع مقاله:

کتاب   : تفسير حكيم جلد ششم

نوشته  : حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

مسئله جفت بودن موجودات جهان يكى از دلايل و براهين محكم و استوار خدا شناسى است، چه اين كه در ميان دو چيز تا يك نوع ارتباط و احتياج به هم وجود نداشته باشد نمى توانند جفت يكديگر باشند، و اين جفت بودن دليل آن است كه آفريننده حكيم و توانا با قدرت و حكمت خود اين دو موجود را با هم هماهنگ كرده تا بتوانند جفت هم باشند، لذا در اين زمينه آيه شريفه را با جمله لعلكم تذكرون پايان داده است، يعنى در جفت بودن موجودات كمال دقت را به كار ببريد تا متوجه قدرت و حكمت خدا گرديد.

موضوع جفت بودن مرد و زن و هماهنگ بودن اين دو حقيقت والا، و اين كه زن طفيلى و تبعى مرد و موجود فرعى نيست در آيات قرآن با تعبيرات مختلف آمده است:

وَ خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً: «1»

و ما شما را جفت آفريديم.

ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْواجاً: «2»

سپس خداند شما مردان و زنان را جفت قرار داد.

وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً: «3»

خداوند به سود شما از جنس خودتان جفت قرار داد.

و در آيه اى در اين زمنيه دقايقى را ذكر كرده كه عقول را به حيرت و شگفتى مى نشاند:

وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ: «4»

و از نشانه هاى قدرت و رحمت و ربوبيت اوست كه براى شما از جنس خودتان همسرانى آفريد تا در كنارشان آرامش يابيد و در ميان شما دوستى و مهربانى قرار داد.

يقيناً در اين كار شگفت انگيز نشانه هائى است براى مردمى كه مى انديشند.

ملاحظه مى كنيد در آيه شريفه از زن و مرد تعبير به جفت كرده و بعد از آن انس و الفت و مهربانى را متذكر شده است، لازم است به نحوه ارتباط دو چيز با هم كه يك جفت را تشكيل مى دهند توجه شود تا منظور آيه روشن گردد.

همانطور كه در صنعت هنگامى كه مى خواهند دو قطعه متفاوت را با هم پيوند دهند، با محاسبه ويژه و مخصوصى تناسب و توازن آن دو را بر اين اساس كه با هم جوش بخورند، و تركيب شوند تا هدف مطلوب حاصل گردد در نظر مى گيرند، پروردگار مهربان نيز در آفرينش زن و مرد تفاوت هاى جسمى و روحى و احساسى آنان را به صورتى بر اساس توازن و هماهنگى به وجود آورده كه ميان آنان از جهاتى تجازب حكمفرما باشد، و پيوند آنان با هم انس و الفت و وحدت و آرامش را تأمين كند و در ضمن بقاى نسل را تضمين نمايد.

بايد توجه داشت كه موضوع تفاوت ميان مرد و زن در مسائل جسمى و احتياج آنان به يكديگر و اين كه طورى آفريده شده اند كه هر يك تكميلكننده آن ديگرى است، و زندگى هر يك از آنان بدون ديگرى با كمبود و رنج و ناراحتى رو به روست، و با اين هماهنگى دقيق و ظريفى كه ميانشان برقرار است، يكى از عجيب ترين شاهكار خلقت و نشانه بزرگى از نظام حكيمانه و مدبرانه جهان آفرينش است. «5»

كيد عظيم

نظريه پردازانى كه نسبت به زن نظر منفى دارند، و همان ياوه هاى فرهنگ هاى ظالمانه قرون را درباره زن تكرار مى كنند، سعى دارند از قرآن هم براى اثبات نظريه سخيف خويش شاهد بياورند و بگويند: در اين زن از نظر هويت آفرينشى مكار و حيله گر و بند باز فتنه انگيز است دليل قرآنى داريم و آن دليل اين آيه است كه قرآن درباره مكر زنان اعلام كرده است:

إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ: «6»

بى ترديد مكر و نيرنگ شما زنان عظيم و بزرگ است ولى درباره مكر شيطان اين موجود شرير و رجم شده گفته است:

إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفاً: «7»

يقيناً مكر شيطان و حيله و نيرنگش ضعيف است.

اين دستاويز غلط و برداشت نادرت را نسبت به همه زنان علامه طباطبائى در الميزان به اين صورت پاسخ دندان شكن داده است.

آيه شريفه إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفاً در ضمن آيات جهاد است، و خداوند با دادن وعده ثواب ها و فضيلت ها مسلمانان را فرمان جهاد مى دهد و در اين رابطه تأكيد كرده سپس مى فرمايد:

الَّذِينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفاً: «8»

مؤمنان در راه خدا جهاد مى كنند، و كافران در راه طاغوت به جنگ برمى خيزند، شما اى مؤمنان با دوستان شيطان بجنگيد كه بى ترديد كيد و نقشه شيطان ضعيف است.

خداوند در اين مورد، از اين جهت طرح و كيد شيطان را ضعيف به حساب آورده كه در راه تقويت راه كارهاى طاغوت در برابر راه خدا قرار گرفته، و اين مسئله بسيار واضح است كه حيله و مكر شيطان كه در راه تقويت طاعوت به كار رفته و مى رود، هر چند نسبت به پيروان شيطان چشم گير و قوى است ولى در برابر قدرت بى نهايت حضرت حق و نصرت و يارى او نسبت به رزمندگان در راه خدا ضعيف و بدون كاربرد است.

سپس علامه طباطبائى اضافه مى كند: و اما معناى جمله

إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ:

يعنى مكر و حيله شما زنان بزرگ است كه در داستان حضرت يوسف آمده است اين است كه بايد با دقت توجه نمود كه چه زنانى در اين جمله مورد خطاب هستند و گفتار، گفتار كيست؟

روشن است كه اين جمله مربوط به جريان حضرت يوسف است پس از اين كه زليخا همسر عزيز مصر طرح و نقشه اى براى جذب يوسف به سوى خود كشيد و در اين زمينه نقشه و مكر او، كه نقشه يك زن هوس ران و مشرك بود فاش شد و شوهرش به مكر و حيله آن زن آگاهى يافت، و خطاب به زليخا و همدستانش از زنان مشرك و آلوده قلب مصر گفت:

إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ:

بايد به دقت توجه كرد كه از آيات قبل از اين جمله معلوم مى شود گروهى از زنان هوسران مصر و دربارى منش آن كشور كه جز عيش و عشرت و هوسرانى چيزى از زندگى نمى دانستند نقشه جلب يوسف را به خود داشتند و يوسف براى مصونيت خود از مكر و نقشه آنان به خداوند قهار پناه برد و گفت:

وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ:

پروردگارا اگر مكر و حيله و نقشه خائنانه اين هوس رانان را از من برنگردانى نقشه و حيله آنان كارگر خواهد افتاد.

فَاسْتَجابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ: «9»

خداوند مهربان دعاى يوسف را مستجاب كرد و كيد و نقشه هوس بازان مصرى را از يوسف برگرداند خدا شنونده دعا و داناى به امور است.

در تمام اين عبارات مرجع ضمائر فقط همان گروه از زنان مصرى است و بنابراين در عبارت إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ : نيز بنابر دلايل و شواهدى كه ذكر شد مورد خطاب فقط زنان مصر هستند نه ديگر زنان. «10»

پس اين برداشت از قرآن مجيد كه منظور از إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ: همه زنان دنيا و اين مخلوق خاص است مى باشند برداشت نادرست و اشتباه است.

روى اين حساب اين حربه تبليغاتى بر ضد زنان كه كيد و مكر آنان را از كيد شيطان بزرگ تر قلمداد كردن و تمام نقشه هاى مكارانه دنيا را در مكر زنان خلاصه نمودن و آن را بر عهده همه زنان جهان در هر عصر و زمان و در هر منطقه و مكان انداختن اشتباهى است بزرگ و تهمتى است ناروا و نسبت دادن آن به پروردگار در حالى كه سخن عزيز مصر است نيز اشتباه فاحش و بزرگى است.

امام خمينى رضوان الله عليه در نظريه نسبت به زنان شايسته مى گويد: اگر زنان شجاع و انسان ساز از ملت ها گرفته شود، ملت ها به شكست و انحطاط كشيده مى شوند.

من فكر مى كنم آنان كه از فرهنگ هاى جاهلى نسبت به زن انديشه و فكر گرفته اند، و به همين خاطر همه زنان را از ابتداى آفرينش زن تا پايان كار موجود شرير، طفيلى، داراى روح شيطانى، مكار، حليه گر مى دانند اگر به خود زحمت مطالعه در حيات زنانى كه قرآن از آنان ياد كرده، و در تاريخ انسانى مطرح اند بدهند، از باب نمونه در زندگى سراسر كرامت حوا، مادران انبيا، به ويژه مادر موسى، آسيه همسر فرعون، مريم كبرى، و برتر از همه صديقه طاهره فاطمه زهرا آن منبع عصمت و طهارت، خديجه كبرى، زينب سلام الله عليها، رباب همسر بزرگوار حضرت سيد الشهداء و زنانى كه حيات آنان در شش جلد رياحين الشريعه و اعلام النساء اتليدى و چند جلد زنان قهرمان آمده مطالعه كنند از فكر شيطانى خود و قضاوت هاى نابجا و باطلشان دست برداشته و ديدى مثبت نسبت به اين نعمت الهى و مكمل زندگى مرد، و تربيتكنندگان انسان هاى والا پيدا مى كنند.

صدوق در كتاب پر قيمت خصال روايت مى كند:

«ان النبى قال: اشتاقت الجنة الى اربع من النساء مريم بنت عمران و آسيه بنت مزاحم زوجه فرعون و خديجه بنت خويلد زوجة النبى فى الدنيا و الآخرة و فاطمة بنت محمد:»

پيامبر فرمود: بهشت مشتاق چهار زن است:

مريم دختر عمران، و آسيه دختر مزاحم همسر فرعون، و خديجه دختر خويلد همسر پيامبر، و فاطمه دختر محمد،

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- بنا 8.

(2)- فاطر 11.

(3)- نحل 72.

(4)- روم 21.

(5)- جايگاه بانوان در اسلام 72.

(6)- يوسف 28.

(7)- نساء 74.

(8)- نساء 74- 76.

(9)- يوسف 34.

(10)- الميزان ج 11، ص 159.

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه