قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

تائب حبيب خدا است‏

 

سفرى به مشهد مقدس داشتم، يك شب به وقت اذان با مردى برخورد كردم كه گوئى سالهاست مرا مى شناسد، پس از چند دقيقه صحبت، از من خواست به محلى كه مستقر است بروم، با اين كه اولين بار بود او را مى ديدم دعوتش را پذيرفتم، معلوم شد گاهى از مستمعين سخنرانيهاى ايام محرم و صفر بوده، او مرا مى شناخته ولى من از هويت وى بى خبر بودم.

چند دقيقه اى كه از مجلس غايب شد، از شخصى كه همراه او بود پرسيدم كيست، وقتى نامش را گفت او را شناختم، سالهاى جوانى و ميان سالى مردى بود قوى، پرقدرت، زورگو، در حدى كه زورگويان تهران و قلدران و پهلوانان از او حساب مى بردند.

در كار مشروب و قاچاق و باج گيرى از قمارخانه ها و مشروب فروشى ها بود، كسى در تهران ياراى مقابله با او را نداشت، ثروتى كلان از طريق حرام كسب كرده بود، نور الهى به قلبش تابيد، توفيق حق رفيق راهش شد، حملات وجدان و فطرت و عقل او را از صولت و سطوت انداخت، تمام املاك و اجناس خود را تبديل به پول نقد كرد و همه را در چمدانى جاى داد، و يك سر به قم به محضر آيت اللّه العظمى بروجردى رفت، مرجع بزرگ شيعه با چهره باز و لبى خندان پس از اطلاع از وضع وى به وسيله خادمش او را پذيرفت، به آن مرد خدا گفت آنچه در اين چمدان است حرام قطعى است، من طاقت حساب و كتاب قيامت را ندارم، اين بار سنگين را از دوشم بردار.

آقا به او فرمود اگر قصد توبهواقعى دارى لباس از تن بيرون كن و تنها با يك پيراهن و زيرجامه به تهران برگرد. لباس از تن بيرون آورد، مرجع شيعه به شدت متأثر شد، توبه او را جدى يافت، لباسش را برگرداند، از مال خالص خود در آن زمان پنج هزار تومان به او مرحمت فرمود، و وى را به آينده اى روشن، پاك، بابركت نويد داد.

از حرام با تمام وجود دست كشيد، با همان پول پاك به تهران برگشت، تمام بساط گذشته را پايان داد، با آن پول بابركت مشغول كسب حلال شد، وضعش به سامان آمد، سخت منقلب شده بود، زن و فرزند را در راه حق قرار داد، بنيانگذار يكى از جلسات پربار مذهبى شد، به سال هزار و سيصد و هفتاد و يك به پايان عمر رسيد، ساعت دوازده شب جمعه چند لحظه به آخر عمرش مانده بود، با چشمى گريان خطاب به حضرت سيدالشهداء كرد، كه قسمت عمده اى از عمرم را خرج دستگاه شما كردم، در اين لحظه حساس به اميد عنايت شمايم، زن و فرزندش گفتند يكباره به گوشه اى از اطاق خيره شد، سلامى عاشقانه به محضر حضرت حسين (عليه السلام) داد، و با لبخندى شيرين جان به جان آفرين تسليم كرد.

آرى عزيزانم راه توبه براى همگان باز است، توبه شستشوى باطن، نورانيت دل، تصفيه اخلاق، پاكسازى ظواهر حيات و اصلاح مال از حرام است، چرا از اين تجارت پرسود بهره نگيريم، و چند روزه باقى مانده از عمر را از ظلمت به سوى نور حركت نكنيم، كه داشتن تمام ثروت دنيا به ماندن در فضاى معصيت نمى ارزد، توبه كنيم كه تائب حبيب خداست:

انَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوّابينَ ...

همانا خداوند توبه كنندگان را دوست دارد.

رسول حق فرمود:

لَيْسَ شَىْ ءٌ احَبَّ الَى اللهِ مِنْ مُؤْمِن تائِب اوْ مُؤْمِنَه تائِبَه.

چيزى نزد خدا محبوبتر از مؤمن تائب و مؤمنه تائبه نيست!

اما وَاللّهِ لِلّهِ اشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَهِ عَبْدِهِ مِنَ الرَّجُلِ بِراحِلَتِهِ.

به خدا قسم هر آينه خداوند نسبت به توبه بنده اش خوشحال تر از انسانى است كه به زاد و توشه اش رسيده.

لِلّهِ افْرَحُ بِتَوْبَهِ عَبْدِهِ مِنَ الْعَقيمِ الْوالِدِ، وَمِنَ الضّالِّ الْواجِدِ، وَمِنَ الظَّمْآنِ الْوارِدِ.

خداوند به توبه بنده اش از عقيمى كه پدر مى شود، از گم كرده اى كه گمشده اش راپيدا مى كند، از تشنه اى كه به آب مى رسد خوشحال تر است.

التّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لاذَنْبَ لَهُ.

توبه كننده از گناه همانند كسى است كه گناه مرتكب نشده.

على (عليه السلام) مى فرمايد:

التَّوْبَهُ تُطَهِّرُ الْقُلُوبَ وَتَغْسِلُ الذُّنُوبَ.

توبه پاك كننده دلها، و شستشودهنده گناهان است.

توبه واقعى داراى آثارى است كه رسول اسلام به آن آثار اشاره فرموده، چنانچه آن آثار ظهور كند بايد به تحقق توبه يقين كرد، ورنه دوباره بايد به نور توبه متوسل شد.

التّائِبُ اذا لَمْ يَسْتَبِنَ اثَرَ التَّوْبَهِ فَلَيْسَ بِتائِب: يُرْضِى الْخُصَماءَ، وَيُعيدُ الصَّلاهَ، وَيَتَواضَعُ بَيْنَ الْخَلْقِ، وَيَتَّقى نَفْسَهُ عَنِ الشَّهَواتِ، وَيُهْزِلُ رَقَبَتَهُ بِصِيامِ النَّهارِ.

توبه كننده اگر اثر توبه را ظاهر نكند تائب نيست اثر توبه عبارت است از: جلب رضايت طلبكاران، خواندن نمازهاى ترك شده، تواضع و فروتنى در ميان مردم، حفظ نفس از شهوات، لاغر كردن بدن به روزه گرفتن.

اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود: توبه مقام علّيين است، و آن مركّب از شش حقيقت است:

1 پشيمانى از گذشته 2 اراده ترك گناه در آينده 3 برگرداندن حقوق مردم به مردم 4 بجاآوردن واجبات ضايع شده 5 آب كردن آنچه بر بدن در ايام گناه روئيده 6 چشاندن رنج عبادت و طاعت به جسم آنگاه گفتن استغفرالله.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه