اى صاحبان عقل! از خداى بترسيد، شايد نجات يابيد، آنچه براى آنجا لازم است و دوست داريد پيش بفرستيد، رسول خدا صلى الله عليه و آله به ابوذر فرموده:
با طول امل، در كارهاى الهى تأخير مكن كه بگويى بعد از اين خواهم بود و خواهم كرد، چه بسيارند منتظر فردا كه به فردا نرسند.
اى ابوذر! اگر سرعت آمدن اجل را به نزد خود بينى، البته آرزوهاى غلط را به سختى دشمن داشته و از فريب آن در امان مانى.
ابوذر پرسيد: يا رسول اللّه! زيرك ترين مؤمن كيست؟ فرمود: آن كه بيش از همه ياد مرگ كند و تهيه بهتر بردارد و در برابر او، آدم احمق است كه مشغول شهوات حيوانى است و آرزوى رسيدن عنايت خدا را هم دارد.
اى عزيز! بيا و برخود رحم كن و همين دم ميلى و رقّت قلبى، بهم رسان و به تدارك آخرت خود مبادرت نما، توبه و انابه آر و از جميع معاصى كه بدون ترك آن، نجات محال است دست بردار و حقوق از دست رفته را قضا و حقوق مردم را ادا كن، عزم را جزم نما كه از اين پس تتمه عمر را صرف جلب رضايت او كنى و از نافرمانى حضرت دوست بپرهيزى و يقين بدان كه با چنين حركتى به سوى حق سعيد و محبوب شوى، گرچه از شقى ترين مردم بودى.
مواظب و مراقب باش كه تأخير در عوض كردن خود نكنى و توبه و انابه را به فردا موكول ننمايى كه ناگاه وقتت به سر آيد و هنگامه فرصت بگذرد و يك مرتبه قهرمان اجل به تازيانه قهر در گورت افكند و وقتى از خواب غفلت برخيزى و از مستى هشيار شوى كه در سكرات موت باشى و فزع عظيم بر تو غالب آمده باشد و از معاينه آثار شقاوت كه براى مصلحت تكاليف مخفى بود، جزع اليم بر تو ظاهر و از غفلت مشوش و پريشان و از هر هول مطلع و وحشت صد هزار عقوبت كه پى در پى مى آيد مضطرب و حيران، دوستانت لباس ماتم در بر و اطفالت خاك يتيمى بر سر و در آن وقت همه در فكرند كه جيفه بدنت را با قرار دادن در خانه گور همراهى كنند!!
آرى اى عزيزان! به فرموده رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله نسبت به انسان:
كَفى بِالْمَوْتِ واعِظا.
به دنبال جمله بالا رسول اسلام صلى الله عليه و آله فرمودند:
عقل، براى دلالت تو به راه خير كافى و تقوا، به عنوان زاد و عبادت، به عنوان شغل و خداوند مهربان، به عنوان مونس و قرآن، به عنوان مبين حقايق براى تو بس است.
چون به اين حقايق آراسته شوى، بنده واقعى حق گشته، در صراط او قرار گرفته و پايان كارت رضايت مولا و قرار گرفتن در بهشت است.
[إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ* جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ ] .
مسلماً كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند، اينانند كه بهترين مخلوقاتند.* پاداششان نزد پروردگارشان بهشت هاى پاينده اى است كه از زيرِ [درختانِ ] آن نهرها جارى است، در آن ها جاودانه اند، خدا از آنان خشنود است و آنان هم از خدا خشنودند؛ اين [پاداش ] براى كسى است كه از پروردگارش بترسد.
سعدى، در شرح حال عاشقان حق مى سرايد:
عجب دارى از سالكان طريق |
كه باشند در بحر معنى غريق |
|
خود از ناله عشق باشند مست |
زكونين بر ياد او شسته دست |
|
به سوداى جانان زجان منفعل |
به ذكر حبيب از جهان مشتغل |
|
بياد حق از خلق بگريخته |
چنان مست ساقى كه مى ريخته |
|
نشايد به دارو دوا كردشان |
كه كس مطلع نيست بر دردشان |
|
گروهى عمل دار و عزلت نشين |
قدم هاى خاكى دم آتشين |
|
سحر گر بگريند چندان كه آب |
فرو شويد از ديده شان كحل خواب |
|
منبع : پایگاه عرفان