قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نكته‏اى عجيب از زندگى شهيد حاج شيخ فضل‏اللّه نورى‏

 

آن مرد بزرگ و مجاهد فى سبيل اللّه، و مرجع تقليد، و دلسوز ملّت، از دامن مادرى پاك و صلب پدرى باكرامت قدم به عرصه هستى گذاشت، پدر و مادر در تربيت او سخت كوشيدند، پدر با تمام وجود خود را وقف رشد و كمال و تربيت فرزند كرد، چون فرزندش را در سايه كرامت پدريش عاشق علم و عمل ديد او را به نجف فرستاد، اساتيد بزرگى ديد، از تالى تلو معصوم، حضرت شيخ انصارى و ميرزاى شيرازى، و حاج ميرزا حسين نورى بهره هاى فراوان گرفت، با كوله بارى از دانش و فضيلت، و علم و عمل، و اخلاق و تقوا به تهران برگشت، در رأس علماى بزرگ قرار گرفت، جرقّه مبارزه با ظلم و زور و ستم را در سايه مشروطه مشروعه او زد، انقلاب به ثمر رسيد، ولى خودباختگان آلوده در رگ و پى حكومت نفوذ كردند، انقلاب مشروطه را بسوى رنگ گيرى از لندن سوق دادند، از ميان همه علما او نسبت به اين واقعيت تلخ تيزبين تر بود، فرياد كشيد، هجرت كرد، اعلاميه داد، ولى به جائى نرسيد، گرفتار شد، محكوم به اعدام شد، اعدامش به علت اين بود كه مشروطه مشروعه و مجلس شوراى اسلامى، مجلسى متّكى به قرآن و روايات و نهج البلاغه و فقه شيعه مى خواست، نيّتش خالص بود، خواسته اش خدائى بود، سوزدل داشت، بينائى و بصيرت داشت و اين همه را از پدر و معلمان آموخته بود و ثبات آن را از دامن مادر گرفته بود، و تمام را با نورى كه از لقمه حلال به دست مى آيد به هم آميخته بود.

پاى چوبه دار روز 13 رجب روز ولادت اميرالمؤمنين (عليه السلام) به خاطر خواسته هاى مشروعش به دست فراماسيونها اعدام شد.

آنان تصور كردند با اعدام او نيتش را هم اعدام كردند، آنان از اين آيه شريفه غافل بودند:

يريدون لِيُطفئوا نورالله بافواههم والله متمّ نوره ولو كره الكافرون.

مى خواهند نور خدا را با فوت دهن هايشان خاموش كنند، خدا متمّم نور خود است گرچه مشركان از بودن آن نور كراهت داشته باشند.

حدود هشتاد سال از اعدام او گذشت، روز سيزدهم رجب ساعت ده صبح نزديك ميدان توپخانه محل اعدام آن مرد الهى ثمره انقلاب ملت شهيدداده ايران با افتتاح مجلس شوراى اسلامى در سايه پيام خمينى كبير خود را نشان داد، و نيت شهيد بزرگ شيخ فضل اللّه نورى به كرسى نشست، من آن روز جزء مدعوين آن مجلس بودم، برايم اعجابى نداشت زيرا خداوند يار و ياور مؤمن، و تحقق دهنده نيّت پاك اوست گرچه او را اعدام و

به شهادت برسانند، به حقيقت كه خوشا به حال پدر آن شهيد باكرامت، كه فرداى قيامت با داشتن چنين فرزندى از چه آبروى سنگينى در محضر حق و محضر انبياء و امامان برخوردار است.

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه