قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

بلا، نتيجه اتصال به دنيا

 

منابع مقاله:

کتاب  : عرفان اسلامى جلد هفتم

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

كسى كه از نور هدايت، خود را محروم كرده و دست از دامن اولياى كشيده، از تمام هويت حيات جز شكم و شهوت ندانسته، چهار چشمى نگران ماديت شده و دو دستى به دنيا چسبيده، بايد بداند كه در پايان كارش از اتصال به دنيا، جز بلا و فتنه كه آن هم مورث عذاب و حسرت است، چيزى برايش نخواهد ماند، نجات از آن همه بلا و فتنه كه به دنبالش عذاب ابدى است، براى كسى است كه صادقانه و با نيتى خالص و با حالى خوش از همه شرور و وساوس شياطين درونى و برونى، عملًا به حضرت مولا پناه برد.

دنيا، سرايى دو در است، انسان از درى وارد مى شود و با سرعت از درى ديگر خارج مى گردد، حيف است كه انسان اين دو روزه را به خاطر شكم و شهوت با آخرت ابد با آن همه نعيم مقيمش معامله كند!

 

هماهنگى الفباى زندگى با فرهنگ حق

به گفته خبيرى تيزهوش، الف تا ياى زندگى خود را اين چنين با فرهنگ عالى حق هماهنگ نماييد كه انسان هاى واقعى و عباد حقيقى اللّه كسانى هستند كه:

الف: [أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ ] «1» را به خاطر سپرند.

ب: بهره و نصيبى از آيه [وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ ] «2» ببرند.

پ: پرهيزكار و متقى باشند.

ت: تسكين درد دردمندان دهند.

ث: ثمر زندگى را نيكوكارى دانند.

ج: جاهلان را با سلامت نفس و زبان خوش جواب دهند: [إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً] «3».

ح: حكم به حق و عدالت دهند.

خ: خارستانى را به گلستانى مبدل سازند.

د: دوا و غذايى به بيماران مستمند دهند.

ذ: ذخيره اى از دين و دانش فراهم آورند.

ر: رستگارى را در راستى دانند.

ز: زبان را در راه خير و صلاح جامعه كشانند.

ژ: ژنده پوشى را پوشش نو دهند.

س: سخى الطبع و كريم النفس باشند.

ش: شمع فروزانى، فرا راه خلق گردند.

ص: صادق الوعد و خوش قول باشند.

ض: ضميرى پاك و قلبى تابناك داشته باشند.

ط: طلب روزى از طريق مشروع كنند.

ظ: ظرفيت الهى خود را بالا برند.

ع: عبرت ها از دنياى عبرت انگيز گيرند.

غ: غور و تأمل در نتيجه تصميمات خود كنند و در عاقبت هر كارى تيزبين باشند.

ف: فرزندان شايسته اى پرورش دهند.

ق: قرآن را با قلبى پاك بخوانند و به آن عمل كنند.

ك: كظم غيظ از رفتار نابخردان نمايند.

گ: گاه و بيگاه به كمك خلق خدا بشتابند.

ل: لطفى در مقام و ادبى در مقال داشته باشند.

م: مرد حق شده و از مردان الهى تجليل كنند.

ن: نواميس خود را حفظ نمايند.

و: ولاى خانواده عصمت و طهارت را در دل ثابت و در عمل آشكار نمايند.

ه: همت را متوجه والاترين مقاصد الهى و انسانى كنند.

ى: يقين به درو كردن كشته هاى خود، در قيامت داشته باشند «4».

 [وَقالَ نُوحٌ عليه السلام: وَجَدْتُ الدُّنْيا كَبَيْتٍ لَهُ بابانِ دَخَلْتُ مِنْ أحَدِهِما وَخَرَجْتُ مِنَ الآخَرِ هذا حالُ نَبِىِّ اللّهِ فَكَيْفَ حالُ مَنِ اطْمَأنَّ فيها وَرَكَّنَ إلَيها وَضَيَّعَ عُمْرَهُ في عِمارَتِها وَمَزَّقَ دينَهُ في طَلَبِها]

 

دنيا در نظر نوح عليه السلام

از حضرت شيخ الانبيا وجود مقدس نوح مرويست كه مى فرمود: دنيا در نظر من، همانند خانه اى دو در است كه از يكى داخل شدم و از ديگرى بيرون روم، اين است حال كسى كه گفته اند: نزديك به دو هزار سال و كسرى طول عمر داشته، وقتى نظر چنين بيدارى به دنيا چنين باشد، واى به حال كسى كه با عمرى بسيار كم، دل به دنيا بسته باشد، آن چنان دلبستنى كه انگار، جز دنيا جايى نيست و گويا يك در براى دنيا، جز در ورود نبوده و براى اين منزل در خروجى نهاده نشده!!

هرگاه پيامبرى با چنان مناعت شأن و علو مكان، حالش اين باشد، يعنى خود را مسافرى بداند كه طول سفرش از درى تا درى است، چون باشد حال آن انسانى كه اطمينان خاطر به دنياى گذشتنى بسته و عمر در پى تحصيل آن، آن هم از راه نامشروع ضايع كرده و دين خود را كه در رأس تمام ارزش هاست، در طلب آن از بين برده باشد.

اگر از دنيا براى تحقق شرف و آزادگى و كمال و آبادى آخرت استفاده كنيد، در حقيقت در صراط مستقيم هستيد و اگر از دنيا فقط به خاطر شكم بهره ببريد و براى جمع مال آن بكوشيد، خويش را به خسارت ابدى مبتلا كرده ايد.

 

دنيا از ديدگاه امام على عليه السلام

امام على عليه السلام در تشريح لذيذترين امور دنياى زودگذر و از دست رفتنى مى فرمايد:

دنيا شش چيز است:

خوردنى، آشاميدنى، بوييدنى، پوشيدنى، برنشستنى، به نكاح خواستنى.

شيرين ترين خوردنى ها، عسل است و آن از دهن زنبور است، شريف ترين آشاميدنى، آب است و خاص و عام نسبت به آن برابرند و شريف ترين پوشيدنى ها، ابريشم است و آن بافته يك كرم است و شريف ترين بوى ها، مشك است و آن از خون آهو است و شريف ترين بر نشستنى، اسب است و عظيم ترين لذت، شهوت است كه اتصال دو مركز قذارت به يكديگر است «5».

اين است محصول ظاهر دنيا كه كثيرى از مردم نسبت به آن گريبان پاره كرده و خودكشى مى كنند و براى به دست آوردن آن خويش را به هزار گناه و معصيت و رذيلت اخلاقى آلوده مى نمايند!!

هماى شيرازى گويد:

جهان و كار او باشد فسانه

 

منه دل بر فسانه كودكانه

فسانه ننگرى كار جهان را

 

كه حكمت هاست اندر اين فسانه

از اين زندان درآ اى مرغ قدسى

 

كه هستت شاخ طوبى آشيانه

     

اگر خواهى سليمانت دهد بار

 

رهايى جو دلا زين ديو خانه

تو سيمرغى به قاف وحدت اى دل

 

چرا ماندى اسير آب و دانه

در اين عالم كه بيت العنكبوتست

 

روا نبود كند سيمرغ لانه

تو باز دست سلطان جهانى

 

چرا با كركسانى هم ترانه

هما جز گلستان مهر حيدر

 

نگيرد مرغ جانم آشيانه

     

بجو در دوستى آل حيدر

 

بهشت عدن و عيش جاودانه

     

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- قصص (28): 77.

(2)- اسراء (17): 70.

(3)- فرقان (25): 63.

(4)- نور دانش: سال 47،: 140.

(5)- مجموعة ورام: 1/ 140؛ بحار الأنوار: 61/ 240، باب 10.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه