قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مقدمات طلاق‏

 

چنانچه علّتى در زندگى از جانب مرد ديده شود كه ادامه زندگى زن با او صلاح نباشد، يا موجبى در زن باشد كه براى مرد ادامه زندگى سخت و مشكل باشد، اگر رفع آن علت ممكن نباشد و مورد و زمينه براى طلاق مهيا باشد، طلاق امرى شرعى و بى مانع است.

در اين مورد بايد زن و شوهر، و خانواده طرفين از تشديد مسئله بپرهيزند، و از هرگونه سخن ناروائى نسبت به مرد يا زن، يا خانواده هر يك از آن دو نفر خوددارى كنند.

اختلاف مرد با همسرش اگر علت شرعى داشته باشد موجب اين نگردد، كه ديگران با خود آن دو نفر دچار گناهان زبان از قبيل غيبت و تهمت و تحقير و سرزنش و استهزاء گردند، كه اينگونه گناهان باعث ازدياد شعله كينه زن و مرد و خانواده هاى آنان نسبت به يكديگر، و باعث عذاب انسان در روز قيامت است.

متأسفانه با پپش آمدن زمينه طلاق، در غيبت و تهمت و كينه توزى در خانواده ها باز مى شود، و تعداد زيادى از افراد خانواده، دچار اين گناهان سنگين و شقاوت بار مى گردند.

زن يك وقت زن زندگى نيست، و تحمل او براى مرد بسيار مشكل، يا مرد مردى است كه در ضمن عقد شرايطى را با زن امضاء كرده، كه در صورت عملى نشدن آن شرايط زن حق طلاق داشته باشد و بالعكس، در اين وقت فقط بايد با آرامى و آرامش، و بدون آلوده شدن به معصيت طلاق صورت بگيرد، نه اينكه منجر به جار و جنجال و دعوا، و كشيده شدن پاى دو خانواده به معركه و تحقق همه گونه معصيت حق، و آبروريزى براى دو خانواده آبرودار شود.

من ناچارم به دو گناه از گناهان بزرگى كه در ابتداى طلاق دامنگير دو خانواده مى شود اشاره كنم، باشد كه با توجه به واقعيات الهى از گناه و معصيت پرهيز شود.

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه