قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حركت انسان در دنيا

 

شايد بتوان گفت عمومى ترين پديده اى كه در كره خاكى فراگير همه جانداران است، حركت و جنبش است.

در حقيقت، جاندار منهاى حركت مساوى است با جاندار منهاى جان، چنان كه انسان منهاى انديشه، مساوى است با انسان منهاى انسانيّت. اين يك مسئله روشنى است كه براى اثباتش نيازى به استدلال و جر و بحث وجود ندارد.

آنچه مهم است اين است كه اكثريت اسف انگيز بنى نوع انسان، حركت به معناى طبيعى محض آن را، دليل موجوديت خود تلقى مى كنند. آنان استدلالى كه به «من هستم» مى آورند، اين است كه مى توانند راه بروند، مكان خود را تغيير دهند، از يك موضع گيرى به موضع گيرى ديگرى منتقل شوند، روابط خود را با طبيعت و انسان ها دگرگون نمايند.

در دوران ما اين گونه دلايل با حركت هاى سريع تر مثلًا هزار كيلومتر در يك ساعت با هواپيماى مدرن تقويت شده اند.

اين حركت همان مقدار دليل موجوديّت انسان است كه حركت كازارها و كهكشان ها و حركت الكترون ها و حركت عقرب و افعى و يك مگس در لجنزار، دليل موجوديّت اين موجودات مى باشد.

سرعت حركت انسان چگونه مى تواند با سرعت حركت نور قابل مقايسه باشد.

ولى مى دانيم كه حركت نور كم ترين ارزشى در برابر حركت دست يك انسان ندارد كه براى خورانيدن يك جرعه شربت براى بيمارى كه نياز به آن دارد، به كار مى افتد.

حركت يك انسان از كره زمين به كره ماه با يك تحول انقلابى درونى وى از پستى به اوج انسانيّت چگونه قابل مقايسه مى باشد؟

اگر يك انسان با سرعتى فوق سرعت نور- اگر قابل تصور باشد- همه كهكشان ها را در هم نوردد و برگردد، ولى دو قدم براى انسانى كه در آتش مى سوزد و يا در آب غرق مى شود، حركت نكند چه كارى انجام داده است؟

حركت، مطلوب ما انسان هاست، اما آن حركتى كه در اصطلاح رهروان كوى حقيقت، معراج ناميده مى شود.

در دوران ما مسابقه، در سرعت حركت به شدّت در جريان است، اين مسابقه تنها براى سلطه به كرات فضايى است كه اگر تكاپوهاى زمينى براى سبقت گرفتن در ميدان تنازع در بقا كفايتشان نكند، از تسخير كرات فضايى بهره بردارى نموده و در همان دور دست ها به تعقيب يكديگر خواهند پرداخت.

اگر اين حركت ها، سير و سياحت ها در كرات و فضاهاى بسيار دور براى مسابقه در خواندن كتاب تكوينى الهى و بهره بردارى از حيات معقول انجام مى گرفت، اولين نتيجه اى كه مى داد، خواب آرام چهار ميليارد و نيم نفوس كره زمين بود كه از آغاز حركت به فضاها و كرات راه نيافته است كه آيا شيپور مسابقه را براى آدم كشى، امروز به صدا در مى آورند يا فردا؟!

در عنوان بحث گفتيم: زندگى آدمى حركتى طبيعى است كه فقط از آغاز هشيارى به حركت انسانى، تحول مى يابد و دنيا براى او ميدان مسابقه مى گردد، مسابقه در خير و كمال.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه


آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه