قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اثرات ديدگان حقيقت‏بين

 

اگر همه افراد حقيقت بين باشند، نه با خودشان دچار مشكل مى شوند، نه با زن و بچه شان، نه با مردم، نه با نعمت ها، نه با دنيا و نه با خدا. خيلى آرام و راحت زندگى مى كنند، تا از دنيا بروند. همانند كنگره عظيم حج كه هر ساله دو ميليون نفر به مكه و مدينه و منا و عرفات مى روند، بدون جنگ، بدون درگيرى، از هفتاد
و دو ملت، يك ماه راحت كنار هم زندگى مى كنند، به هم كمك مى كنند، به هم
دست مى دهند، به هم سلام مى كنند، به هم محبت مى كنند، و هيچ مشكلى هم پيش نمى آيد چرا؟! چون يك گوشه اى از حقيقت را از ديدگاه حج فهميده اند كه آرام هستند، مى دانند اينجا خانه امن است، مى دانند خانه خدا است، مى دانند قدمهايى كه برمى دارند، قدمهايى است كه همه انبيا  عليهم السلام برداشته اند. اگر يك پيش آمد مختصرى هم بشود، با جان و دل از هم عذرخواهى مى كنند. اگر تمام مردم عالم حقيقتاً معناى زندگى، معناى دنيا و خدا را بفهمند، يك امنيت بهشت  وار بر تمام مردم حاكم مى شود. اما نمى دانند، نمى دانند كه خداوند متعال ظرفيت پذيرش ايمان و اخلاق و عمل را به همه مرحمت فرموده است.

وقتى به اين ظرفيت واقف بشوند و بدانند كه هر كس اين ظرفيت را از ايمان و عمل و اخلاق پر كند، با خدا، با عالم و با انبيا هماهنگ شده است، اين ظرف را پر مى كند. وقتى اين ظرف از ايمان و اخلاق و عمل پر بشود، به فرموده قرآن كريم: انسان منبع خير بسيار مى شود؛ يك جا مى گويد:

 « وَ جَعَلَنِى مُبَارَكًا »

 يعنى پرخير، يك جا مى گويد:

 « وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِىَ خَيْرًا كَثِيرًا »

 حكمت، يعنى فهم حقيقت، كه در زمان ما هم فقط با قرآن كريم و با امامان معصوم ميسر است. علوم طبيعى هم فهم حقيقت است، اما حقيقت ظاهر. ظاهر عالم را با علوم مى فهمد، نه باطن عالم و نه اهداف خدا را از آفرينش خودش. تحصيل آن علوم هم واجب است، ولى عالِم آن علوم هم بايد از ايمان و اخلاق و عمل پر باشد.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه