امّا گروه يا طايفه ديگر از مردم كه از زبان عرش و ملكوتى اميرالمؤمنين عليه السلام در نهج البلاغه بيان شده است:
«ان اولياء الله هم الذين نظروا الى باطن الدنيا اذا نظر الناس الى ظاهرها»
اولياى خدا آمدند و با چشم وحى، با چشم قرآن و انبيا و ائمه و عقل نگاه كردند. اين نگاه تا باطن دنيا نفوذ كرد، در حقيقت باطن، هستى خدا و قيامت و دادگاهها و صراط و بهشت و جهنم و حساب و كتاب را ديدند، اين ديدن وجود او را تبديل به يك سرزمين پاك مى كند و بر اثر اين پاكى نور و زيبايى جلوه مى كند، قيامت، انبيا، امام حسين عليه السلام جلوه مى كنند و زمين نيز پاك مى شود.
قرآن مى فرمايد:
« وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّه »
در اين سرزمين شروع مى كند به شكفته شدن گياهان و گلهاى ربانى.
نبات يعنى گياه، ايمان، مهر، رفق، مدارا، كرامت، جود، معرفت و بصيرت و بيدارى از اين زمين روييده مى شود. غرق در گلهاى عرشى مى شود كه وقتى وارد عالم بعد مى شود، از بس كه باطن و روحش غرق در اين گل ها است تنها نيست و حسرت هيچ چيز را نمى خورد.
منبع : پایگاه عرفان