قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

كودك و صدا

كودكى پاسبانى و نگهبانى كشتزارى را به عهده داشت، براى دفع پرندگان و حشرات حمله كننده به كشتزار كه موجب آفت به آن منبع تأمين كننده رزق و روزى بودند طبل ميكوبيد، موذيان از صداى طبل فرار ميكردند، روزى محمود غزنوى از آن ناحيه ميگذشت، منظره زيباى منطقه نظرش را جلب كرد با حشم و خدم مفصلى كه همراهش بود چادر زد، شترى دو كوهان داشت كه طبل بزرگ جنگى او را حمل ميكرد، كوس پر صداى محمود در رفت و آمد بر پشت اين شتر نواخته ميشد، شتر مزبور وارد مزرعه تحت پاسبانى كودك شد، كودك ساده دل براى فرارى دادن شتر با آن طبل جنگى بزرگ كه بر پشتش نواخته ميشد شروع كرد بر طبل كوچك خود كوبيدن تا شتر دو كوهانه محمود را از مزرعه فرارى دهد، خردمندى به او گفت: بر طبل خود مكوب كه اين شتر با آواى طبل و نقاره آشناست و صداى اين طبل تو يا در گوشش هيچ است يا نميشنود!

آرى رفيعترين صداها از نظر معنوى و سودمندترينش از نظر اثر گذارى صداى حق است كه آن چنان با همت و عشق و با حالت باور بايد شنيد كه ديگر صداها در برابرش هيچ باشد يا شنيده نشود.

صداى حق كه صداى وحى و معرفت و صداى انبياء و امامان است انسان را به سه مرحله با عظمت و ملكوتى علم اليقين كه محصول دلايل و بينات و عين اليقين كه ثمره مشاهده و حق اليقين كه ميوه لمس و مسّ است ميرساند، و رفعتى به انسان ميدهد كه جز خدا كسى به حقيقتش آگاه نيست.

به هر اندازه يقين انسان بيشتر باشد، به حق نزديكتر و به همان نسبت همه و حتى اشياء و عناصر در برابر خواستههاى به حق انسان مطيع ترند.

علامه طباطبائى صاحب تفسير الميزان از رسول خدا نقل ميكند كه به حضرت گفتند: بعضى از ياران مسيح روى آب راه ميرفتند، حضرت فرمود:

«لوكان يقينه اشد من ذلك لمشى على الهواء:»

اگر يقين رونده روى آب شديدتر از آن بود قطعاً روى هوا راه ميرفت.

آرى فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْكُمُ الْبَيِّناتُ ، اگر پس از آمدن دلايل و بينات و ديدن نشانههاى حق و شنيدن صداى وحى، در عرصه غير حق بلغزيد به عذاب دچار ميشويد و بدانيد كه خدا تواناى شكست ناپذير و حكيم است.

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه