بدان كه مثل اهل دنيا در لذتى كه مى يابند، باز آن رسوايى و رنج كه از دنيا خواهند ديد در آخرت، هم چون كسى است كه طعام چرب و شيرين بسيار بخورد تا معده وى تباه شود، آن گاه فضيحتى از معده و نفس و قضاى حاجت خويش مى بيند و تشوير مى خورد و پشيمان مى شود كه لذت گذشت و فضيحت بماند و چنان كه هر چند طعام خوش تر، ثقل وى گنده تر، هر چند لذت دنيا بيشتر، عاقبت آن رسواتر و اين خود در وقت جان كندن پديدار آيد كه هر كه را نعمت و باغ و بستان و كنيزكان و غلامان و زر و سيم بيش بود، به وقت جان كندن، رنج فراق بيش بود از آن كس كه اندك دارد و آن رنج و عذاب به مرگ زايل نشود، بلكه زيادت شود كه آن دوستى صفت دل است و دل بر جاى خويش باشد و نمى ميرد.
بر جهان دل منه از مهر و مشو زان دلشاد كاين عروسى است كه كشته است هزاران داماد
منبع : پایگاه عرفان