قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

گريه و خشوع در برابر حضرت حق

 

خدا در قرآن مجيد مى فرمايد:

 « إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا »

 اينان بى اختيار به خاك افتاده، چنان تحت تأثير آيات قرآن قرار مى گيرند كه

قرارشان را از دست مى دهند و گويا ديگر به خود توجهى ندارند. روى زمين مى افتند و گريه مى كنند.

 « وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعًا »

 شنيدن آيات خدا بر تواضع، فروتنى و خاكسارى باطن آنان اضافه مى كند. نمى گذرد كه ريشه كبر و غرور در وجودشان ريشه كند.

اين افراد خاشع، بدن و مال خود را در عبادت و انفاق عاشقانه مى آورند. در جنگ، شهادت، زكات و خمس، عاشقانه مى روند.

هر كدام از ما نسبت به حكمى از احكام خدا لنگ هستيم و به مقدار لنگى خود، تاريكى، حجاب و تكبّر داريم. وقتى مى گويند خمس مال خود را بده، مى گويد: من با خمس كارى ندارم. با زكات نيز كارى ندارم. علتش حجاب و كبر است و الا زمانى كه ما متولد شديم، پيراهن بچه گانه اى نيز به تن ما نبود، بعد خدا اين اموال را به ما داد. هنگام مردن نيز از ما مى گيرند و با كفن ما را در چاله
مى اندازند و برمى گردند.

خدا مى گويد: بده، مى گويم: نه، اين دليل بر حجاب، كبر و خودخواهى است. يعنى اين مال را براى خودم مى خواهم و خودم محور هستم.

اما اينان:

 « يَبْكُونَ وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعًا »

 گريه از علائم محسنين، مؤمنين و پاكان عالم است.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه