ملا عبدالرزاق لاهيجى در توضيح بسيار مختصرى كه به جملات پايانى اين حديث، درباره ظاهر فريباى امور مادى و مغرور شدگان به آن دارد، مى گويد:
حاصل آن كه: اين خبيثه دنيّه كه از صفت او از هزار يكى و از بسيار اندكى به قلم آمد، هر كه را در حبايل غرور خود، دانه خوار حرص و امل گردانيد و مكايد و شرور او، هر كه را به مكر و تزوير مبتلا و اسير شهوت و شره ساخت، يقين ببايد دانست كه طريق خير و صلاح دينى بر او مسدود شد و اميد سعادت و فلاح اخروى از او منقطع گشت، چنان كه خالق عالم فرموده كه:
[ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ ]* .
و آنان را در آخرت هيچ بهره اى نيست.
اين محروم بى نصيب از آخرت كه اراده دنيا در ضميرش متمكن است و حبّ دنيا و خواهش وى در خاطرش ثابت و راسخ، موافق خواهش و رغبت او مراد او را در كنارش مى نهند چنان كه فرموده:
[مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فِيها ما نَشاءُ لِمَنْ نُرِيدُ] .
هر كس [همواره ] دنياى زودگذر را بخواهد [چنين نيست كه هر چه بخواهد بيابد بلكه ] هر چه را ما براى هر كه بخواهيم، به سرعت در همين دنيا به او عطا مى كنيم، آن گاه دوزخ را در حالى كه نكوهيده و رانده شده از رحمت خدا وارد آن مى شود، براى او قرار مى دهيم.
با آن كه در حقيقت اين دنيا كه با زحمت بسيار در كف مرادش مى گذارند، به مثابه خيالى است سريع السير، چنان كه خفته در خواب بيند و معانى و صورت چند كه به رسم از شدت كوفت و استيلاى مرض مشاهده نمايد، خداوند عزيز در كلام مجيد از حال بندگان خود خبر داده و فرموده:
[مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيا وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ] .
برخى از شما دنيا را مى خواست و برخى از شما خواهان آخرت بود.
و در اين آيه شريفه اراده خاص و عام را بيان فرموده و قصه نيك و بد را شرح داده، دشمن را از دوست جدا كرده و دور و نزديك را پيغام فرستاده، طالب دنيا به نزد طالب عقبى كافر است و طالب عقبى به نزد طالب مولا مشرك.
آدمى، بايد در صحيفه احوال و در مرآت اعمال خود تأملى و تدبرى واجب داند و به نور بصيرت در دايره فكر طوفى كند، تا مشاهده كند كه اراده كدام طرف از نهاد او سر مى زند و به علم خود قياس برگيرد كه از كدام طايفه است. جهد كن تا از آن قوم نباشى كه حق سبحانه و تعالى خبر مى دهد:
[مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ لا إِلى هؤُلاءِ] .
منافقان ميان كفر و ايمان متحيّر و سرگردانند، نه [با تمام وجود] با مؤمنانند و نا با كافران.
طلّاب دنيا را صفت مى نمايد كه:
[وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ ] .
و آنان از آخرت [كه سراى ابدى و داراى نعمت هاى جاودانى و حيات سرمدى است ] بى خبرند.
و سعى كن كه از اهل آخرت بلكه از طلاب مولا باشى كه در نعت اول مى فرمايد كه:
و سعى كن كه از اهل آخرت بلكه از طلاب مولا باشى كه در نعت اول مى فرمايد:
[وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ] .
و به آخرت يقين دارند.
و در صفت ثانى فرموده:
[وَ الَّذِينَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لا يُشْرِكُونَ ] .
و آنان كه به پروردگارشان شرك نمى ورزند.
حديث است كه:
شيرينى دنيا تلخى آخرت است و تلخى دنيا شيرينى آخرت .
و نيز حديث است كه:
دنيا مانند مار و افعى است، ظاهرش نرم است و باطنش زهر قاتل .
منبع : پایگاه عرفان