در اينجا خود را به مراجعه به معارف الهى نيازمند مى بينند، كه از حرف هاى خدا، انبيا و ائمه عليهم السلام سر در مى آورند و چون در حركت نورى هستند، خود خدا به آنها كمك مى دهد :
« وَلَـكِنَّ اللَّهَ يَهْدِى مَن يَشَآءُ »
آن كسى كه در حركت فكرى قرار مى گيرد، يارى و كمك مرا جلب مى كند. با كمك من يا اولياى من، به سراغ شناخت من مى آيند و از اين حقيقت سر در مى آورند كه:
« أَنَّمَآ إِلَـهُكُمْ إِلَـهٌ وَ حِدٌ »
تمام هستى يك معبود دارد.
خوب مى فهمد كه اگر هستى دو معبود و دو مالك داشت، يا هر دو مانند هم كار مى كردند، يا خلاف همديگر. آن خدا نيز آسمان، زمين، انسان ها و موجودات ديگرى مى آفريد، پيغمبران ديگرى را مى فرستاد و اوضاع به هم مى ريخت:
« لَوْ كَانَ فِيهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا »
همه چيز تباه مى شد ؛ چون بين همه موجوداتى كه از دو خدا بود، درگيرى ايجاد مى شد.
منبع : پایگاه عرفان