قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

كرامات اخلاقى مرحوم حاج آقا رحيم ارباب

 

من در اصفهان دو بار محضر پر نور آيت الله حاج آقا رحيم ارباب كه با مرحوم شهيد مدرس، آيت الله سيد جمال الدين گلپايگانى و آيت الله بروجردى هم درس بودند را درك كرده بودم.

فقط به خاطر اين كه تا ايشان از دنيا نرفته اند، ايشان را ببينم، رفتم. علتش اين بود كه مى دانستم ايشان شاهد حالات سه انسان بزرگ و كم نظير بودند، يكى مرحوم آيت الله سيد محمد باقر درچه اى كه انسان عجيبى بود.

ولى به قدرى زمينه اين حالات در كشور ما كم شده است كه اين ها به نظر ما افسانه مى آيد و باورش سخت است كه انسانى مانند آيت الله العظمى درچه اى، عصر روز جمعه از منزل خود در درچه، سى كيلومتر تا اصفهان بيايند و عصر چهارشنبه كه برمى گردند، غذاى اين پنج روز خود را بياورند، تا ميهمان كسى نشوند، از ترس اين كه مبادا در لقمه اى كه مى خواهند بخورند،
شبهه اى و تاريكيى باشد. هر چند در نود سال قبل، اوضاع مانند زمان ما نبود. مفاسد، ماهواره، بى دينى، روابط گسترده نامشروع، فيلم و فساد در آن زمان ها نبود. مردم كسب و كارى داشتند و اغلب آنها اهل نماز، روزه، دعا و گريه بودند. اما اين ها از همان مردم نيز مى ترسيدند كه نكند در لقمه آنان شبهه اى باشد. اين قضايا افسانه نيست؟ باور كردنى نيست كه مرحوم آيت الله العظمى درچه اى كه در مقام اعلاى مرجعيت بودند، گاهى چهارشنبه ها كه به درچه برمى گشتند، مقدارى دير مى رسيدند و مى ديدند كه خانواده خواب هستند، البته اغلب مردم حدود ساعت هشت شب به بعد خواب بودند و علت زودخوابيدن اين بود كه زود بيدار شوند كه ساعتى در نيمه شب با خدا راز و نياز كنند. بيش از چهل سال مادر و پدرم از دوازده شب به بعد ديگر نمى خوابيدند، تا نماز صبح، گاهى پنج ساعت طول مى كشيد. هنوز صداى گريه مادرم در ذهن من هست. وقتى مشغول نماز مى شدند، گويا خدا دارد او را در دوزخ عذاب مى كند و او به خاطر عذاب ناله مى زند.

حضرت على  عليه السلام مى فرمايد:

 « و هم والنار كمن قد رآها »

 اينان مانند كسى بودند كه گويا عذاب را مى بينند.


 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه