از معانى فضل ، عطاى بيش از استحقاق است كه اين عطاى بيش از استحقاق را حضرت حق نسبت به بندگان مؤمنش از باب رحمت و كرم و بزرگوارى اش جريان مى دهد و مجراى جريان اين عطاى بيش از استحقاق هم ايمان و عمل و اخلاق و توبه بنده مؤمن است .با اينكه عبد از خود چيزى ندارد و مالك حقيقى چيزى هم نيست ، هستى و همه آثارى كه از هستى اش ظهور دارد از خداست ، هر عمل خيرى كه انجام مى دهد و هر حالت و اخلاق حسنه اى كه بكار مى گيرد و هر قدم مثبتى كه برمى دارد و مايه مادى و معنوى و توفيقى كه رفيق راه اوست همه و همه از ناحيه خداست و اگر با دقت عقلى بنگرد مى يابد كه مالك خود و جان و دل و حيات و هستى و عبادات و آثار مثبت خود نيست و بر اين اساس از حضرت حق نسبت به ذره اى از اعمال و اخلاق و كارهاى خيرش هيچ طلبى ندارد .ولى كرم و بزرگوارى حق و آقايى و عنايت و لطف و رحمت او اقتضا كرده كه بين خود و بنده اش نسبت به حالات و اعمال و اخلاق مثبت او سخن از بيع و شراء و تجارت و كسب و ثمن و مثمن و قرض الحسنه به ميان آورد و در اين بيع و شراء پاداش و مزد و ثمن مقابل جنس را بر پايه فضل و تفضل يعنى : « عطاى بيش از استحقاق » قرار دهد و وعده ثمن معنوى و مادى را يا مساوى و يا برابر جنس ، يا چند برابر ، يا ده برابر ، يا هفتصد برابر يا بى حساب و بى شمار بدهد ! إِنَّ اللهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ . ..يقيناً خدا از مؤمنان جان ها و اموالشان را به بهاى آنكه بهشت براى آنان باشد خريده . . .راستى شگفت آور است ، مالك حقيقىِ جان و مال انسان خداست ، ولى گويا جان و مال را هم چون دو جنسى كه مالك حقيقى اش انسان است به حساب آورده و خود با قيمتى چون بهشت به بازار خريد آمده و اعلام مى كند من اين جان و مال را از اهل ايمان به قيمت بهشت ابدى و جاويدان مى خرم !جانى محدود و مالى اندك در صورت تحقق بيع و شراء در برابر عطايى بيش از استحقاق و ثمنى هميشگى و بى حساب ! !مَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِى سَبِيلِ اللهِ كَمَثَلِ حَبَّة أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِى كُلِّ سُنْبُلَة مِاْئَةُ حَبَّة وَاللهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ.مَثَل آنانكه اموالشان را در راه خدا انفاق مى كنند ، مانند دانه اى است كه هفت خوشه بروياند ، در هر خوشه صد دانه باشد ; و خدا براى هر كه بخواهد چند برابر مى كند و خدا بسيار عطا كننده و داناست . إِن تُقْرِضُوا اللهَ قَرْضاً حَسَناً يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ.اگر به خدا وام نيكو دهيد ، آن را براى شما دو چندان مى كند و شما را مى آمرزد و خدا عطا كننده پاداش فراوان در برابر عمل اندك مى باشد و بردبار است .شگفتا در اين آيه دست نيازمند و محتاج به قرض را چون دست خود به حساب آورده ، صريحاً اعلام مى دارد : قرض الحسنه اى كه به برادر دينى خود يا هم نوعتان مى دهيد در حقيقت به خدا مى پردازيد ، ثمن اين داد و ستد را خدا به چند برابر به شما عطا مى كند چرا كه خدا در برابر عمل اندك ، پاداش بسيار مى بخشد !اگر انسان براى به دست آوردن فضل و رحمت خاص حق ـ كه با آراسته شدن به ايمان و عمل شايسته و اخلاق حاصل مى شود ـ بكوشد و به تلاش برخيزد ، گوى سعادت و خوشبختى دنيا و آخرت را از ميدان حيات برده و خود را به درجه اى رسانده كه در آخرت لياقت همنشينى با پيامبران و صديقين و شهداء و صالحان را پيدا كرده است و براى هميشه در بهشت عنبرسرشت جاى خواهد داشت و همه ارزش و اعتبار و كرامت و شرف انسان به اين است كه افق طلوع رحمت خاص و فضل و احسان حضرت حق شود و در غير اين صورت طلوع رحمت عام كه در چهارچوب امور ظاهرى و مادى است و سبب طلوعش فقط و فقط جنبه ظاهرى و عنصرى و بدنى و جسمى است و جز رشد مرحله حيوانى ميوه ديگرى ندارد مايه اعتبار و ارزش و قدر و قيمت انسان و زمينه قرب و منزلت او نيست .
منبع : برگرفته از كتاب جلوه هاي رحمت الهي استاد حسين انصاريان