قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

سلامت جنازه در قبر

 

اى روشنايى آنانى كه در تاريكى ها وحشت دارند. يعنى روشنايى تو نمى گذارد براى آنها تاريكى بيايد. اين رابطه چطورى برقرار مى شود و چگونه كسى شيعه مى شود؟

شيخ صدوق كه در ابن بابويه شهررى دفن است؛ نقل مى كنند: در زمان فتحعلى شاه، سيل سنگينى قبرستان ابن بابويه را فراگرفت و قبر شيخ صدوق را خراب كرد.

از مرگ شيخ صدوق 1200 سال گذشته بود. خبر خرابى به علماى بزرگ تهران رسيد. در آن زمان، بزرگ علماى تهران حاج ميرزا مسيح تهرانى بود.

همه علماى بزرگ تهران در شهر رى جمع شدند و به قبرستان ابن بابويه رفتند، بنا شد آنان سنگ ها و چوب ها را از قبرستان بيرون كنند تا قبر شيخ را بسازند. تا اينكه يكى از علماى را انتخاب كردند و او قبر را مرتب مى كرد.

بدن شيخ بعد از هزار و دويست سال تر و تازه است. آنان جواهرات خدا در زمين پنهان هستند. آنان گوهرهاى شيعه اند كه پنهان هستند.

يكى از مراجع بزرگ قم براى من نقل كرد؛ من در جوانى در عراق درس مى خواندم. درس كه تعطيل مى شد بسيارى از مردم براى زيارت ابى عبدالله  عليه السلام به كربلا مى رفتند. يك روز تمام كربلا را طوفان فراگرفت و خاك بلند شد، درختان مى شكست و هوا تاريك شد. به يكى از اولياى خدا خبر دادند. او فرمود: قبور 72 نفر شهداى كربلا را بررسى كنيد و به ما خبر دهيد آيا مركز طوفان هفتاد دو نفر است. گفتند: گوشه يكى از قبرها خراب شده و ساق پاى
يكى از شهدا با چكمه پيدا شده، گفت: بپوشانيد طوفان مى خوابد. او هزار و چهارصد سال است شهيد شده، حتى بند پوتين سالم مانده است. آنان نور هستند و از بين نمى روند.

 « طابت الارض التى فيها دفنتم »

 خيلى عجيب است كه امام مى فرمايد: از زمانى كه بدن هاى شما در زمين كربلا قطعه قطعه گرديد، اين زمين حريم پاكى گرفته و از زمين هاى پاك عالم شده است.

 « وفزتم فوزا عظيما »

 شما به پيروزى بالايى رسيديد.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه