قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حكايت هارون و بهلول

 

هارون به بهلول گفت:

بغداد چند تا ديوانه دارد؟ گفت: آمار آنها را ندارم. هارون گفت: مى توانى آمار بگيرى؟ گفت: بله، چه وقت آمار ديوانه ها را مى آورى؟ گفت: فردا؛ هارون گفت: اين شهر دو ميليون جمعيت دارد چطور آمار مى گيرى؟ گفت: فردا. اول صبح آمار مى آورم.

بهلول فردا صبح يك كاغذ كوچك به هارون داد كه نام هفت نفر دانشمند
حكيم فرزانه در آن نوشته بود. يكى هم اسم خودش بود.

هارون گفت: اينها ديوانه هاى بغدادند؟ گفت: نه آنان در بغداد عاقلند. من آمار عاقلان را گرفتم، بقيه ديوانه اند.

امام على  عليه السلام مى فرمايد:

اگر چشم شما به قبرستان باز شود ببينيد پشت پرده چه خبر است مى فهميد آدم چقدر كم است. مردم از خوبى ها فرارى شدند، از خوش اخلاقى فرارى شدند، از سلامت فرارى شدند. از صدق و وفا و دوستى و نرمى فرارى شدند چرا؟

من حوادث بسيارى را ارزيابى كرده ام چرا سى هزار گرگ به كربلا آمدند، هفتاد و دو نفر را كه از پاكترين انسان هاى عالم بودند به شهادت رساندند.

چرا بعضى مردم زن و بچه دارند ولى با دختران بى تقوا رابطه نامشروع دارند. رابطه نامشروع چيست؟ در جهنم بين جهنميان دعواست به يكديگر مى گويند كه تو براى ربا به جهنم آمدى چقدر نادانى، حداقل جهنم رفتن ارزش داشته باشد. بگويند معاويه يا صدام به جهنم رفت، اما كسى را بعد از هشتاد سال جهنم ببرند براى اينكه نماز نخوانده است.

 « لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ »

براى يك بى نماز جهنم ارزش ندارد.

 



منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه