قوانین اسلامی از یک نگاه یا ثابت است یا متغیر.علامهطباطبایی(ره) و شهید مطهری(ره) بر این باورند که ما در اسلام دو نوع حکم داریم: یک نوع احکام ثابت و نوع دیگر احکام متغیر.از سویی دین دارای احکام ثابتی است و بدین لحاظ دچار دگرگونی نمی شود. از طرف دیگر احکام متغییری با توجه به زمان و مکان تدارک دیده شده که پویایی دین اسلام و امکان انطباق آن بر هر زمان و مکانی را اثبات می کند. باب اجتهاد باز است و مجتهد با عنایت به احکام ثابت و راهبردهای کلی شرع می تواند احکام و مصادیق و مسائل هر جامعه را با توجه به نقش زمان و مکان تدارک ببیند.پس از یک سو میتوان ثابت کرد که دین اسلام دچار تحوّل بنیادین نمی شود و اصول آن همواره به یک شکل باقی می ماند و از سوی دیگر پویایی فقه و اجتهاد با توجه به تأثیر زمان و مکان کارایی تفکر دینی را در شرایط مختلف اثبات می کند.
آیت الله جوادی آملی می گوید: قوانین که مربوط به پرورش فطرت آدمی است، همان قوانین تشریع است که در هیچ حالت، توسط هیچ کس قابل تغییر و تبدیل نمیباشد: "حلال محمد حلال، ابداً الی یوم القیامه" امّا آن قوانین که عهده دار ادارة کیفیت ارتباط انسان با طبیعت است، به چگونگی اجرای احکام ثابت و دائمی بر میگردد.
همان طور که احکام ثابت حتماً بر اساس مصالح و مفاسدی پی ریزی شده، احکام متغیر نیز بر اساس مصالح و مفاسدی است که در زمانی یا مکانی حادث می شود.مصالح در احکام ثابت به نحو مطلق و همیشگی است، مانند وجوب نماز و روزه و حج و حرمت زنا و ربا و سرقت و ... زیرا مصالح و مفاسد آن ها همیشگی است و هرگز تغییر نمی کند، مثلاً "حرّم الله الربا" هرگز تغییر نمی کند.
عالم دینی و فقیه درباره احکام متغیر بر اساس مصلحت یا مفسده هایی که در نظر دارد، می تواند حکم قبلی را عوض کند، مثلاً اگر شطرنج یا پوشیدن برخی لباس ها در زمان پیامبر یا ائمه تحریم شده، بر اساس مفاسدی بوده است. حالا که آن مفسده نیست، آن حکم نیز برداشته می شود. تشخیص این موضوع ها و تغییر و تحوّل ها به دست فقیه آگاه به زمان و مکان است.