اميرالمؤمنين (ع) نماز مغرب خود را با جمعيت مسجد خواندند، در راه منزل قصاب حضرت را صدا زد. گفت: هوا تاريک است و همه كار را تعطيل كردهاند؛ من هم دارم ميروم. يکي دو کيلو گوشت مانده است، اين گوشت را ببريد. حضرت فرمودند: پول ندارم. قصاب گفت: برای پول صبر میکنم. حضرت پاسخ داد: من از خوردن گوشت، صرفنظر میکنم و صبر میکنم.
پيامبر اکرم (ص) ميفرمايد:
از اخلاقتان اين باشد که تمام راستگويان واقعي را تصديق کنيد و دروغگويان را تصديق نکنيد:
«اياک ان تكذب صادقا و تصدق کاذبا»
نگویید که مگر ميشود حاکم مملکت پول دو کيلو گوشت در جيب نداشته باشد! آن نظم و صبري که حضرت علي به زندگي خود داده و روشي که اميرالمؤمنين براي شکم خويش انتخاب کرده، قناعت است. او نه اهل اسراف است و نه اهل تبذير؛ نه اهل افراط است و نه اهل تفريط. خوراك شکم هم برايش هدف نيست. شکم فقط براي اين است که انرژيهاي بيرون را به شكم انتقال بدهد تا توان و حال داشته باشد خدا را عبادت و به بندگان خدا خدمت کند.
چنين شکمي نمیتواند حاکم و مالک انسان شود. چنين شکمي نميتواند آدم را به حرص و خوردن حرام وادار کند.
منبع : پایگاه عرفان