قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حسن معاشرت‏

 

منابع مقاله:

کتاب  : تفسير و شرح صحيفه سجاديه، جلد هشتم

نوشته: حضرت استاد حسین انصاریان

 

خوبى معاشرت با همگان در قرآن و روايات و معارف اسلامى مطرح است.

وَاعْبُدُوا اللّهَ وَ لاتُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَبِالْوالِدَيْنَ احْساناً وَبِذِى الْقُرْبَى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ الْجارِذِى الْقُرْبى وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبيلِ وَما مَلَكَتْ ايْمانُكُمْ انَّ اللّهَ لايُحِبُّ مَنْ كانَ مُخْتالًا فَخُوراً» «1»

و خدا را بپرستيد، و چيزى را شريك او قرار ندهيد، و به پدر و مادر و خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه نزديك و همسايه دور و همنشينان و همراهان و در راه ماندگان و بردگان نيكى كنيد؛ يقيناً خدا كسى را كه متكبّر و خودستاست، دوست ندارد.

حضرت باقر عليه السلام از امير المؤمنين روايت مى كند كه به دسته يكى از شمشيرهاى رسول خدا صلى الله عليه و آله سه جمله نوشته بود:

صِلْ مَنْ قَطَعَكَ، وَقُلِ الْحَقَّ وَلَوْ عَلى نَفْسِكَ، وَاحْسِنْ الى مَنْ اساءَ الَيْكَ. «2»

صله رحم كن با آن كه با تو قطع رابطه كرده، حق بگو گرچه به ضرر خودت باشد، و نيكى كن به كسى كه با تو بدى كرده است.

حضرت صادق عليه السلام از پدر بزرگوارش روايت مى كند:

«على عليه السلام با مردى مسيحى در جاده اى كه به كوفه منتهى مى شد، هم سفر شد، مسيحى به حضرت گفت: اى بنده خدا قصد كجا دارى؟ حضرت فرمود: كوفه، چون مرد مسيحى براى رفتن به محل خودش از حضرت جدا شد، مشاهده كرد امام او را دنبال مى كند، عرضه داشت: مگر نمى خواهى به كوفه بروى؟

فرمود: چرا. گفت: اگر قصد كوفه دارى چرا دنبال من مى آئى؟ حضرت فرمود:

اين برنامه كه من اجرا مى كنم يعنى چند قدم هم سفر خود را بدرقه كردن، تمام كردن حسن معاشرت است و اين دستور پيامبر ماست، مسيحى گفت: راستى دستور رسول شماست؟ فرمود: آرى، مرد مسيحى گفت: تو را به شهادت مى طلبم كه من بر دين توأم، آنگاه از راه خود همراه حضرت برگشت و چون امام را شناخت مسلمان شد». «3»

تا زنگ سيه زآينه دل نزدايد

 

عكس رخ دلدار در او خوش ننمايد

در طرف چمن گر بكند جلوه رخ دوست

 

بر برگ گلى اين همه بلبل نسرايد

نور ازلى گر ندمد از رخ ليلى

 

از گردش چشمى دل مجنون نربايد

هر كو نكند بندگى پير خرابات

 

بر روى دلش جان در معنى نگشايد

اى غم زده ترياق محبت بكف آور

 

تا زهر غم دهر تو را جان نگزايد

آيين طريقت به حقيقت بجز اين نيست

 

كز شادى و غم راحت و رنجت نفزايد

اين بار امانت كه شده قسمت وحدت

 

بر پشت فلك گر نهد البته خم آيد

     

 

حسن معاشرت در روايات

امام صادق عليه السلام پس از معرفى ائمه عليهم السلام فرمود:

وَ دينُهُمُ الوَرَعُ وَ العِفَّةُ- إلى أَنْ قالَ:- وَحُسْنُ الصُّحْبَةِ وَ حُسْنُ الجِوارِ. «4»

دين آنان پاك دامنى و عفت است تا جائى كه فرمود: و حسن معاشرت و حسن همسايه دارى است.

و نيز فرمود:

احْسِنْ مُجاوَرَةَ مَنْ جاوَرْتَ تَكُنْ مُسْلِماً. «5»

همسايه داريت را با همسايه ات نيكو كن تا مسلمان باشى.

حضرت صادق عليه السلام از پدرانش از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت مى كند:

اعْمَلْ بِفَرائِضِ اللّهِ تَكُنْ اتْقَى النّاسِ، وَ ارْضَ بِقِسْمِ اللّهِ تَكُنْ اغْنَى النّاسِ، وَكُفَّ عَنْ مَحارِمِ اللّهِ تَكُنْ اوْرَعَ النّاسِ، وَ احْسِنْ مُجاوَرَةَ مَنْ جاوَرَكَ تَكُنْ مُؤْمِناً، وَ احْسِنْ مُصاحَبَةَ مَنْ صاحَبَكَ تَكُنْ مُسْلِماً. «6»

به واجبات الهى عمل كن تا با تقواترين مردم باشى، به داده حق راضى باش تا بى نيازترين خلق باشى، از حرام الهى خوددارى كن تا پاكدامن ترين انسان ها باشى، براى همسايه ات بهترين همسايه باش تا مومن باشى، و معاشرت خود را با معاشرت نيكو قرار بده تا مسلمان باشى.

حضرت باقر عليه السلام فرمود:

صانِعِ الْمُنافِقَ بِلِسانِكَ، وَ اخْلِصْ وُدَّكَ لِلْمُؤْمِنِ، وَ انْ جالَسَكَ يَهُودِىٌّ فَاحْسِنْ مُجالَسَتَهُ. «7»

با منافق با زبانت روبرو شو، محبتت را براى مؤمن خالصانه مصرف كن، و اگر يهودى باتو همنشين شد، با او با نيكى همنشينى كن!

حضرت صادق عليه السلام فرمود:

عَلَيْكُمْ بِتَقْوى اللّهِ، وَ صِدْقِ الْحَديثِ، وَ اداءِ الْامانَةِ، وَ حُسْنِ الصَّحابَةِ لِمَنْ صَحِبَكُمْ. «8»

بر شما باد به رعايت تقواى الهى، و راستى در سخن، و اداى امانت، و خوبى معاشرت با كسى كه با شما همنشين است.

امام صادق عليه السلام فرمود:

ثَلاثٌ مَنْ اتَى اللّهَ بِواحِدَةٍ مِنْهُنَّ اوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنَّةَ: الْانْفاقُ مِنْ اقْتارٍ، وَ الْبِشْرُ بِجَميعِ الْعالَمِ، وَ الْانْصافُ مِنْ نَفْسِهِ. «9»

سه چيز است هر كس با يكى از آنها همراه باشد خداوند بهشت را بر او واجب مى گرداند. انفاق به وقت تنگدستى، گشاده روئى با تمام مردم جهان، و از جانب خود به ديگران انصاف دادن.

يكى از دوستان ابن محبوب به حضرت صادق عليه السلام عرضه داشت:

ما حَدُّ حُسْنِ الْخُلْقِ؟ قالَ: تَلينُ جَناحَكَ، وَ تُطيبُ كَلامَكَ، وَ تَلْقى اخاكَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ. «10»

حدود حسن خلق چيست؟ فرمود: مهربانى با همه، پاكيزگى در كلام، روبرو شدن با برادر دينى با چهره نيكو.

 

سبقت در فضيلت

فضايل، واقعيت هايى الهى و حقايقى عرشى و ملكوتى است كه در انبياى الهى و امامان معصوم و اولياى حق تجلّى عملى داشت.

فضايل، يك سلسله كمالات حقيقى، و مكارم واقعى است كه انسان را در پيشگاه حق به ارزشى سنگين مى آرايد، و آدمى را مستحق رضايت حق، و بهشت عنبر سرشت مى كند.

 

فضايل در روايات

امام على عليه السلام در باب فضيلت مى فرمايد:

فَخْرُ الْمَرْءِ بِفَضْلِهِ لا بِاصْلِهِ. «1

افتخار انسان به فضيلت اوست نه به خانواده اش.

الْفَضيلَةُ بِحُسْنِ الْكَمالِ وَ مَكارِمِ الْافْعالِ، لا بِكَثْرَةِ الْمالِ وَ جَلالَةِ الْاعْمالِ. «21»

فضيلت به خوبى كمال و اعمال با ارزش است، نه به ثروت زياد و حركات و اعمال بزرگ.

مَنْ آثَرَ عَلى نَفْسِهِ اسْتَحَقَّ اسْمَ الْفَضيلَةِ. «31»

آن كه ديگران را در همه چيز بر خود مقدم بدارد، مستحق نام فضيلت است.

صَنائِعُ الْاحْسانِ مِنْ فَضائِلِ الْانسانِ. «41»

انجام دادن تمام نيكى ها از فضايل انسان است.

الْفَضْلُ انَّكَ اذا قَدَرْتَ عَفَوْتَ. «15»

فضل و فضيلت به اين است كه هرگاه قدرت يافتى اقدام به گذشت كنى.

تَحَلُّوا بِالْأَخْذِ بِالْفَضْلِ، وَ الْكَفِّ عَنِ الْبَغْىِ، وَالْعَمَلِ بِالْحَقِّ، وَ الْانْصافِ مِنَ النَّفْسِ، وَاجْتِنابِ الْفَسادِ، وَ اصْلاحِ الْمَعادِ. «16»

با در پيش گرفتن فضيلت و خوددارى از ستم و زورگويى و عمل به حق و انصاف به خرج دادن و دورى از فساد و آباد كردن معاد، خود را بياراى.

امير المؤمنين على عليه السلام آنچه را كه در خطبه متّقين به عنوان اوصاف پاكان و پرهيزكاران برشمرده از فضايل به حساب آورده است:

فَالْمُتَّقُونَ فيها هُمْ اهْلُ الْفَضائِلِ. «17»

پرهيزكاران در اين دنيا اهل فضائلند.

و نيز آن حضرت فرموده:

مَنْ احْسَنَ الى مَنْ اساءَ الَيْهِ فَقَدْ اخَذَ بِجَوامِعِ الْفَضْلِ. «18»

هر كس خوبى كند با كسى كه به او بدى كرده، چنگ به تمام فضيلت زده است.

كُنْ عَفُوّاً فِى قُدْرَتِكَ، جَواداً فِى عُسْرَتِكَ، مُؤْثِراً مَعَ فاقَتِكَ، يَكْمُلْ لَكَ الْفَضْلُ. «19»

به وقت قدرت تمام، گذشت را داشته باش، در زمان تنگدستى به بخشش برخيز، و به وقت ندارى ديگرى را بر خود مقدم كن، فضيلت در تو كامل مى گردد.

اذَا اتَّقَيْتَ الْمُحَرَّماتِ، وَ تَوَرَّعْتَ عَنِ الشُّبُهاتِ، وَ ادَّيْتَ الْمَفْرُوضاتِ، وَتَنَفَّلْتَ بِالنَّوافِلِ، فَقَدْ اكْمَلْتَ فِى الدِّينِ الْفَضائِلَ. «20»

زمانى كه از محرّمات الهى بپرهيزى، و دامن از شبهات پاك نگهدارى. و واجبات را عمل كنى، و به مستحبات روى آورى، فضايل را در دين كامل كردى.

الْانْصافُ افْضَلُ الْفَضائِلِ. «21»

انصاف برترين فضايل است.

حِفْظُ اللِّسانِ وَ بَذْلُ الْاحْسانِ مِنْ افْضَلِ فَضائِلِ الْانْسانِ. «22»

نگهدارى زبان، و بذل نيكى از برترين فضايل انسان است.

اكْرِمْ مَنْ وَدَّكَ، وَاصْفَحْ عَنْ عَدُوِّكَ يَتِمَّ لَكَ الْفَضْلُ. «23»

گرامى دار آن كه تو را دوست دارد، و از دشمنت گذشت كن، فضلت تام و تمام مى شود.

انَّ مُقابَلَةَ الاساءَةِ بِالْاحْسانِ، وَ تَغَمُّدَ الْجَرائِمِ بِالْغُفْرانِ لَمِنْ احْسَنِ الْفَضائِلِ وَا فْضَلِ الْمَحامِدِ. «24»

بدى را با نيكى تلافى كردن، و جرائم ديگران را با عفو و گذشت پوشاندن از بهترين فضايل و برترين خوبى هاست.

رأْسُ الْفَضائِلِ مُلْكُ الْغَضَبِ، وَ اماتَةُ الشَّهْوَةِ. «25»

سرآغاز تمام فضايل مالك بودن بر خشم و ميراندن شهوت حرام است.

حضرت زين العابدين عليه السلام فرمود:

اذا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ جَمَعَ اللّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى الْاوَّلينَ وَ الْآخِرينَ فِى صَعيدٍ واحِدٍ ثُمَّ يُنادِى مُنادٍ: ايْنَ اهْلُ الْفَضْلِ؟ قالَ: فَيَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النّاسِ فَتَلْقاهُمُ الْمَلائِكَةُ فَيَقُولُونَ: وَ ما كانَ فَضْلُكُمْ؟ فَيَقُولُونَ: كُنّا نَصِلُ مَنْ قَطَعَنا، وَنُعْطى مَنْ حَرَمَنا، وَ نَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَنا، فَيُقالُ لَهُمْ: صَدَقْتُمْ، ادْخُلُوا الْجَنَّةَ. «26»

چون قيامت شود، خداوند بزرگ تمام اولين و آخرين را در زمينى واحد گردآورى كند، سپس فرياد كننده اى فرياد برآرد اهل فضل كجايند؟ عده اى از مردم بر مى خيزند، ملائكه با آنان مى گويند: فضل شما چيست؟

پاسخ مى دهند: صله رحم كرديم با آنان كه با ما قطع رابطه كردند، و بخشيديم به آنان كه ما را محروم كردند، و گذشت كرديم از آنان كه به ما ظلم كردند. به آنان گفته شود: راست گفتيد، داخل بهشت شويد.

راستى، چه مسائل عجيبى است كه ارزش انسان را به اوج نهائى مى رساند، و رضاى حق را به سوى انسان جلب مى كند، به همين جهت است كه حضرت زين العابدين عليه السلام از حضرت حق درخواست مى كند به او توفيق سبقت بر ديگران را براى به دست آوردن فضايل، كرامت فرمايد.

 

پی نوشت ها:

 

 

______________________________

 

(1)- نساء (4): 36.

(2)- بحار الأنوار: 71/ 157، باب 10، حديث 2؛ من لايحضره الفقيه: 4/ 179، حديث 5403.

(3)- بحار الأنوار: 71/ 157، باب 10، حديث 4؛ وسائل الشيعة: 12/ 134، باب 92، حديث 15863.

(4)- بحار الأنوار: 71/ 158، باب 10، حديث 8؛ مستدرك الوسائل: 8/ 315، باب 2، حديث 9535.

(5)- بحار الأنوار: 71/ 158، باب 10، حديث 10؛ الخصال: 1/ 169، حديث 222.

(6)- بحار الأنوار: 71/ 159، باب 10، حديث 12؛ الأمالى، شيخ صدوق: 201، حديث 13.

(7)- بحار الأنوار: 71/ 162، باب 10، حديث 22؛ مستدرك الوسائل: 8/ 316، باب 2، حديث 9537.

(8)- بحار الأنوار: 71/ 162، باب 10، حديث 25؛ وسائل الشيعة: 7/ 33، باب 5، حديث 8638.

(9)- بحار الأنوار: 71/ 169، باب 10، حديث 37؛ الكافى: 2/ 103، حديث 2.

(10)- بحار الأنوار: 71/ 171، باب 10، حديث 39؛ الكافى: 2/ 103، حديث 4.

(11)- غرر الحكم: 409، حديث 9387.

(21)- غرر الحكم: 317، حديث 7313.

(13)- غرر الحكم: 396، حديث 9174.

(41)- غرر الحكم: 383، حديث 8712.

(15)- غرر الحكم: 446، حديث 10207.

(16)- غرر الحكم: 317، حديث 7323.

(17)- نهج البلاغه: خطبه 184، خطبه همام.

(18)- غرر الحكم: 388، حديث 8880.

(19)- غرر الحكم: 246، حديث 5046.

(20)- مستدرك الوسائل: 17/ 324، باب 12، حديث 21482؛ غرر الحكم: 271، حديث 5905.

(12)- غرر الحكم: 394، حديث 9096.

(22)- غرر الحكم: 214، حديث 4181.

(23)- غرر الحكم: 435، حديث 9972.

(24)- غرر الحكم: 388، حديث 8877.

(25)- مستدرك الوسائل: 12/ 13، باب 53؛ غرر الحكم: 302، حديث 6871.

(26)- بحار الأنوار: 68/ 400، باب 93، حديث 4؛ الكافى: 2/ 107، حديث 4.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه