قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حكايت تاجر اهل توحيد

 

مرحوم آيت الله آخوند ملاعلي همداني قبل از انقلاب براي خود من نقل کرد که تاجري در همدان قبل از دهة عاشورا به شهر رشت سفر مي‌كرد و بهترين برنج را براي ده روز عاشورا مي‌خريد. به طرف مي‌گفت: گران‌ترين و بهترين برنج را بده که براي امام حسين (علیه السلام) مي‌خواهم.

دو روز مانده به دهة اول محرم تاجر حضرت سيدالشهداء را در خواب ديد. آن حضرت به قمر بني‌هاشم فرمود: از یک تن برنج امسال حاج محمد تقي، سه کيلو کم بنويس. گفتم: يا ابن رسول الله! من در رشت صورت حساب دارم كه يک تن کامل برنج برايت آوردم. فرمود: همين که گفتم. تاجر صبح بچه‌ها را صدا زد و گفت: برنج‌ها را روي ترازو بگذاريد. همه را وزن كردند و گفتند يک تن است؛ يک مقدار هم اضافه دارد. تاجر گفت: بچه‌ها چرا در يک تن برنج سه کيلو کم است، اما اين ترازو نشان نمي‌دهد؟ گفتند: آقا شما كه مسافرت رفته بوديد، ما چهار تا ميهمان داشتيم. سه کيلو از آن برنج را برداشتيم و مصرف ميهمان‌ها كرديم و سه کيلو برنج معمولي به جاي آن در كيسه ريختيم.

براي سه کيلو برنج بدلي هم پرونده باز مي‌کنند. ما با اين همه گناه، مي‌خواهيم چه کنيم؟

توحيد خالص را حضرت معني مي‌کنند:

«و اخلاصه بها ان يحجزه لا اله الا الله عما حرم الله»

 

توحيدي که آدم را از آلوده شدن به گناهان، نگاه دارد. اين، توحيد است.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه