قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اشتياق امام حسين (علیه السلام) به توحيد

 

کسي در دروازة مکه در ذهن خودش گفت: به امام حسين (علیه السلام) بگويم: من اين مردمي که تو را دعوت کردند مي‌شناسم؛ اين‌ها آدم‌هاي وفاداري نيستند. نان به نرخ روز مي‌خورند. اين‌ها همان‌هايي هستند که 20 سال با معاويه زندگي کردند. اين سفر بوي مرگ مي‌دهد.

او گفت: امام حسين (علیه السلام) چون به من اعتماد دارد برمي‌گردد. خيلي بامحبت و به خاطر قوم و خويشي كه با حضرت داشت، گفت: يابن رسول الله! مرا مي‌شناسيد. ارزيابي مرا هم قبول داريد. اين سفر، بوي مرگ مي‌دهد. حضرت نه رنگش پريد و نه حالش تغيير کرد. حضرت فرمود: بوي مرگ مي‌دهد. گفت: بله. فرمود:

اشتياقم به مرگ براي لقاي حق از اشتياق يعقوب براي ديدن يوسف، بيش‌تر است.

يعني مرگ براي من از يوسف براي يعقوب، زيباتر و دوست‌داشتني‌تر است. اين توحيد است.

به هر اهل توحيدي که بگويي مرگ نزديك است، مي‌گويد: آغوشم باز است. اگر من که بدهکار مردم و بدهکار خدا هستم، و در عمل، گناه فراوان دارم بگویند که مرگ حق است، مي‌گويم: ديگر اين کلمه را پيش من نگو؛ خوشي ما را به هم مي‌زني، چون من از مرگ مي‌ترسم.

واقعاً شب عاشورا جشن و پايکوبي بود. جاي خنده و قهقهه بود. مسلم بن عوسجه و برير بن خضير بيرون خيمه گفتند: چرا اين طوري مي‌کنيد؟ گفتند: محبوب ما خبر مرگ را به ما داد كه فردا مي‌رويد. اصلاً نمي‌توانند قرار بگيرند اين از آثار توحيد است.

اعتماد و اطمينان و تکيه بر خدا، يعني امنيت، آرامش، راحتي، آزادي، عشق، و پرواز.

اميرالمؤمنين (علیه السلام) در توصيف معنوي خباب بن الأرت مي‌فرمايد:

«فلقد اسلم راغبا و هاجر طائعا و قنع بالكفاف و رضي عن الله و عاش مجاهداً»

 

البته خدا به شما خيلي لطف کرده که اهل توحيد هستيد، اما اين توحيد را بايد کامل کنيد. اين توحيد اگر دچار آلودگي است، پاکش کنيد.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه