مُلک و فرمانروايي براي غير حضرت حق وجود ندارد. هرچند اسلام براي مالکيت، احترام قائل است؛ پس مالکيتي وجود دارد. اما بايد گفت که اين مالکيت بر آمده از اعتبار عقلايي ذاتي نيست. ملک ذاتي، قابل انتقال نيست. ملکيت خدا و فرمانروايي او سلب نميشود و انتقال به غير هم پيدا نميکند. به همين دلیل در قرآن مجيد ميفرمايد:
(وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ)
ترکيب این آيه از نظر ادبي، ترکيب زيبايي است. کلمه «لله» در آيه مقدم است؛ نميگويد: «ملک السموات و الارض لله» بلکه ميفرمايد (وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ). بين مفهوم اين دو جمله کاملاً تفاوت وجود دارد.
«ملک السموات و الارض لله»، يعني براي غير هم، ملک مفروض است. اما این آيۀ شريف ميفرمايد: (وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ)؛ لام «لله» لام ملکي است؛ يعني اين لام در ادبيات عرب معناي ملکي دارد و اسم الله هم در آيه مقدم است. مقدم بودن آن، دليل بر انحصار است؛ يعني فقط خدا مالک است و غير خدا نسبت به آسمانها و زمين، مالک نيست. ملکيت انسان، ذاتي نیست، بلکه و اعتباري است.
منبع : پایگاه عرفان