قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

گمراهي، جريمۀ غرور

 

هيچ انساني با هيچ دليل و برهاني، نمي‌تواند انحراف از راهنمايي او را به او نسبت دهد. گمراهي را نمي‌شود به او نسبت داد. ممکن است شما بگوييد در قرآن فرموده: (يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ)[4] و يضل را به خود نسبت داده است؟! اما معناي آيه اين نيست؛ يعني جريمۀ آن که شصت سال او را دعوت میکند و جواب نمیشنود، اين است که در گمراهي بيفتد. نه اين‌که از زماني که از مادر به دنيا آمده، گمراهش کرده باشد.

گمراهي گمراهان، جريمۀ کبر آنان در مقابل خدا است. يعني در نهايت، با همۀ وجود، به او مي‌گويند که را نمي‌خواهيم، انبيا و بهشت را نمي‌خواهيم. من هم مي‌گويم: در همۀ این‌ها، به رويتان بسته است. اگر اين آزادي را به ما نداده بود، حتی يک پيغمبر در زندگي ما پيدا نمي‌شد. يعني ما از 124 هزار منبع ملکوتي و عرشي، محروم میشویم. اگر آزادي به ما داده نمي‌شد، يک امام نیز در زندگي ما قرار داده نمي‌شد. ما امام علي (ع) و امام حسين (ع) نداشتيم، امام صادق (ع) نداشتيم. اگر حضرت حق به ما آزادي نمي‌داد، عقل هم نمي‌داد، چون نيازي نداشتيم.

 

اگر به ما آزادي نمي‌داد، بهشت هم نمي‌داد. ما هم يک حيوان دوپايي بوديم، چند سالي در دنيا چاق مي‌شديم و سپس پير مي‌شديم و مي‌مرديم؛ و آنگاه طبل خواب ابد را براي ما مي‌کوبيدند. اصلاً هيچ چيزي نصيب ما نمي‌شد. ولي چه جنايت‌ها که انسانها به نام آزادي مرتکب شدهاند؛ و چه فسادها و فتنه‌ها که به نام او بر پا کردهاند.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه