قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اميرالمؤمنين (ع) و فتح خيبر

 

اميرالمؤمنين (ع) هم دچار چشم درد شديدي شده بود؛ اصلاً نمي‌توانست وارد معرکه شود.

پيغمبر اکرم (ص) اعلام کرد: ما اين‌جا را فردا بايد بگيريم و اين جمله را گفتند: فردا پرچم جنگ با اين نظاميان قلعه را به دست کسي مي‌دهم که خدا و پيغمبر عاشق اوست و او عاشق خدا و پيغمبر است.

 

ياران منتظر بودند فردا چه کسي را اعلام مي‌کند. به يک نفر فرمود به علي بگوييد بيايد. گفتند: علي از چشم درد، ناله مي‌کند. قدرت چه دردي به چشمش گرفته بود که ناله مي‌کرد؛ آرام نداشت. پيغمبر بالاي سر او فرمودند: علي جان خيلي درد داري؟ گفت: آري، يا رسول الله. فرمود: هر گاه ملک الموت جان چند نفر از امت من را مي‌گيرد که از درد جانشان، آتش جهنم به فرياد مي‌رسد. حضرت گفت: چه کساني هستند؟ فرمود: هر گاه ملك الموت جان يک حاکم ستمگر را بگيرد، از شدت درد آن، آتش جهنم فرياد مي‌زند؛ ديگري، كسي كه به ناحق نزد حاكم شهادت دروغ بدهد؛ و سوم، كسي كه مال يتيم را بخورد. حضرت علي (ع) گفت: يا رسول الله! من درد از يادم رفت. آب دهان مبارکشان را روي انگشتشان ريختند و به چشم‌هاي اميرالمؤمنين كشيدند. درد چشم رفت و قلعه‌ها فتح شد.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه