قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ارزش كسب معرفت الله

 

وقتي داراي علم معرفت الله شد ـ حال يا از طريق چشم است، يا از طريق گوش، يا از طريق علمي که از ديگري به انسان انتقال داده مي‌شود؛ يا از طريق حادثه‌اي كه در برخورد اتفاقي رخ مي‌دهد؛ مثلاً پاسکال رياضيدان در يك حادثه از نظر رياضي دقيق حساب کرد كه او بايد صد در صد نابود شده باشد، ولي او در اثر اين حادثه به وجود خداوند ايمان آورد و فهميد که در پشت اين پردۀ عالم، اراده و قدرت برتري کار مي‌کند. اگر آن اراده و نظر نبود، بايد به يقين مرده باشد؛ زيرا او نمي‌توانست جلوي واقعه را بگيرد؛ چون وي از روي پلي با يک درشکۀ چهار اسب در وسط پاريس حرکت مي‌کرد و زير پل هم رودخانه بود. فاصلۀ رودخانه از پل هم زياد بود، ناگهان چهار اسب چموشي کردند و روي پل رم کردند؛ چهار اسب با درشکه و درشکهچي و پاسبان از بالاي پل بلند در رودخانه افتادند و همگي زير درشکه ماندند؛ اما بعد نجات پيدا کردند.

پاسكال از نظر رياضي حساب کرد که اين اسب‌ها چقدر بلند شدند؛ از چه ارتفاعي پايين آمدند؛ با چه ضربي در رودخانه افتاديم. بعد هم درشکه روي ما قرار گرفت. چرا ما زنده مانديم؟ اين ارادة‌ كسي بوده كه ما را آفريده است.

اين علم يعني معرفت الله، وقتي در قلب قرار بگيرد ـ که به فرمودة امام صادق (ع):

 

«حرم خداست» ـ ديگر نمی‌توان برای اين قلب قيمت قائل شد. نمی‌توان برای اين حالت قلب که انسان را به عبادت مي‌رساند، قيمت قائل شد. در اين حالت قلب وقتي انسان اشك مي‌ريزد، براي يک قطرۀ آن اشک هم نمي‌شود قيمت قائل شد. تا آن‌جا که خود پروردگار مي‌فرمايد: اگر برای من اشک به صورت يک قطره از مژه‌هايت بيرون بيايد، همان يک قطره اشک را چنان قدرتی داده‌ام که هرچه آتش گناه فراهم کرده‌اي در قيامت خاموش کنم؛ چرا؟ چون اين اشک وصل به بدن نيست، وصل به خداست.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه