قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اوج تواضع

 

بار دوم ملا مهدي نراقي بلند شد و رفت. يک روز مانده بود که از نجف به کربلا برود باز گفت: دلم تنگ شده يک بار ديگر بحرالعلوم را ببينم و بروم. اين بار که آمد، ديدند بحرالعلوم با پاي برهنه دم در آمد و ارادتمندانه به مرحوم نراقي سلام کرد و با يک دنيا ادب دم در کوچه ايستاد و تعارف کرد. نراقي را داخل اتاق برد و بالا نشاند. خودش دم در آمد و همين جوري زير لب مي‌گفت: احترام ايشان واجب است. از دم در تکان نخورد و سرش پايين بود. بعد هم گفت: من منتظر فرمان شما هستم، من فرمانبردار شما هستم. مرحوم ملا مهدي نراقي فرمود: شما مولاي من هستيد. وقت خداحافظي پاي برهنه در کوچه رفت و خداحافظي کرد و رفت.

به مرحوم بحر العلوم گفتند: اين رفتارها چيست؟ فرمود: او کتابي که نوشته بود، خواستم ببينم نوشته‌هايش در درون خودش هست يا نه؟ در کتاب نوشته: حسن ظن، فروتني، عمل ديگران را حمل به صحت کنيد. خواستم ببينم مطالبي که از احاديث ائمه: نوشته، در خود او هم عملي شده است. ديدم تمام کتاب در او وجود دارد.

روايت اين است:

«أَبِي عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ لَوْ يَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِي فَضْلِ مَعْرِفَةِ اللَّهِU مَا مَدُّوا أَعْيُنَهُمْ إِلَى مَا مَتَّعَ اللَّهُ بِهِ الْأَعْدَاءَ مِنْ زَهْرَةِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ نَعِيمِهَا وَ كَانَتْ دُنْيَاهُمْ أَقَلَّ عِنْدَهُمْ مِمَّا يَطَئُونَهُ بِأَرْجُلِهِمْ وَ لَنُعِّمُوا بِمَعْرِفَةِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ تَلَذَّذُوا بِهَا تَلَذُّذَ مَنْ لَمْ يَزَلْ فِي رَوْضَاتِ الْجِنَانِ مَعَ اوليا اللَّهِ إِنَّ مَعْرِفَةَ اللَّهِU آنِسٌ مِنْ كُلِّ وَحْشَةٍ وَ صَاحِبٌ مِنْ كُلِّ وَحْدَةٍ وَ نُورٌ مِنْ كُلِّ ظُلْمَةٍ وَ قُوَّةٌ مِنْ كُلِّ ضَعْفٍ وَ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ سُقْمٍ ثُمَّ قَالَ (ع) وَ قَدْ كَانَ قَبْلَكُمْ قَوْمٌ يُقْتَلُونَ وَ يُحْرَقُونَ وَ يُنْشَرُونَ بِالْمَنَاشِيرِ وَ تَضِيقُ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِرُحْبِهَا فَمَا يَرُدُّهُمْ عَمَّا هُمْ عَلَيْهِ شَيْ ءٌ مِمَّا هُمْ فِيهِ مِنْ غَيْرِ تِرَةٍ وَتَرُوا مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ بِهِمْ وَ لَا أَذًى بَلْ مَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ فَاسْأَلُوا رَبَّكُمْ دَرَجَاتِهِمْ وَ اصْبِرُوا عَلَى نَوَائِبِ دَهْرِكُمْ تُدْرِكُوا سَعْيَهُمْ»[4]

 

اين خط سير اهل توحيد است. اگر بيشتر مردم دنيا در اين جاده بودند، فسادي در اين عالم نبود؛ چون عدّه اندك زمينۀ فساد پيدا نمي‌کردند که نقشه‌هاي شياطين را پياده کنند.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه