از مباحث بسيار مهمي که در کنار مسألۀ توحيد مطرح است، مسألۀ خير و شر است.
با توجه به آيات قرآن کريم، روايات و ادعيه، اهل حقيقت و سالکان مسلک توحيد به اين يقين رسيدند که از وجود حضرت حق نسبت به عالم هستي و انسان، شر محض صادر نميشود؛ و علت شرّ، خلأ است.[1]
(اللَّهُ الصَّمَد)
يعني آنجا هيچ خلئي وجود ندارد؛ تمام هستي به حضرت او نيازمند است.
علتهاي شرارت انسان از ديدگاه قرآن و احاديث
از آيات و روايات و ادعيه استفاده ميشود شرّي که به انسان، مخصوصاً به اهل توحيد ميرسد، از اين است كه اهل شرّ، اهل توحيد را مجرم ميدانند؛ و جرم اهل توحيد هم اتصال به حضرت حق است.
دليل اين که اهل شر به ياران پروردگار، شر ميرسانند، چند علت دارد که از آيات قرآن استفاده ميشود؛ يک علت، حسد است:
(أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه)[2]
کساني که دور از خدا هستند، احسان خدا را به اهل توحيد، تحمل نمیکنند.
علت ديگر اين است که اهل توحيد براي نجات اهل شر، با دلسوزي کامل ميخواهند که اهل شر به خدا نزديک شوند. وقتي توحيديان راه نزديک شدن را به آنان ارائه ميکنند، زير بار نميروند و اهل توحيد را مانع ميبينند.
برنامهاي که اهل توحيد به اهل شر ارائه ميکنند، اين است که در مال، شهوت، عمر، برخورد با مردم و خانواده، به دستورهاي مقيد خدا شويم. در حقيقت اهل توحيد ميخواهند درِ همۀ لذتهاي شيطاني و لذتهاي مربوط به هواي نفس را ببندند. آنان هم که غرق در لذتهاي بيمهارند، در خودشان آمادگي مقيد شدن را نميبينند، یا در حالي که آمادگي دارند از خود غافلند؛ بنابراین در مقابل اهل توحيد ميايستند. البته براي اهل شرّ، ضررهاي قابل توجهي از طرف اهل توحيد پيش نيامده است. ولي بسيار اتفاق افتاده که براي اهل توحيد شرّهاي طاقت فرسايي از طرف بريدگان از خدا پيش آمده است و آنان آن قدر از اتصال به خدا غرق لذّت بودهاند که اگر قدرت دفاع نداشتند. تمام زيانهايي را که به بدن و مالشان ميرسيد، ميپذيرفتند.
منبع : پایگاه عرفان