با آيات قرآن توحيدي ساختند که کفر بود و يک پيكره براي خدا ساختند که در شأن پروردگار نبود؛ بلكه در حد شعور موجودات زندۀ محدود بود. ولي آن انسان والاي با کرامت، براي حفظ مردم در جادۀ هدايت با اينکه در بستر مرگ بود، فرمود: من را به مسجد ببريد تا مردم را نصيحت و سفارش کنم. فرمود: با يک بال هرگز قدرت حرکت به سوي قرب خدا براي شما نخواهد بود. اين هم نتيجه که با يك بال، پر زدند و وارد کفر شدند و گرفتار تشبيه و تجسيم شدند؛ و به تخريب توحيد پرداختند. در اعتقادات به تمام مقدسات هم حمله کردند. گفتند: انبيا در حرفهاي بودن در گناه با ديگران فرقي ندارند؛ يعني با اين اعتقاد حجت را کامل ندانستند و به تخريب انبيا پرداختند. با اينكه پيغمبر اسلام فرموده بود: قرآن يک بال است و با اين بال حرکت صعودي امکان ندارد؛ حرکت نزولي پيش ميآيد. يعني به جاي اينکه انسان به طرف پروردگار برود، به سوي شرک ميرود. با يک بال تنها نميشود حرکت کرد. حاصل اين دو بال در زندگي، معرفت و عمل ميشود؛ يعني نخست شناخت اسلام و بعد هم اقتدایی به آن كه صراط مستقيم است و اين راه نجات و حرکت به سوي قرب پروردگار ميشود.
منبع : پایگاه عرفان