قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دعا در حق بندگان‏

 

منابع مقاله:

کتاب  : تفسير و شرح صحيفه سجاديه، جلد نهم

نوشته: حضرت استاد حسین انصاریان

 

دعا و نيايش در فعاليت هاى ذهنى و قلبى انسان حالت شكوفايى باطنى و روح قهرمانى را مى پروراند. صفاى نگاه، متانت رفتار، شادى درون، چهره راسخ، استعداد هدايت و پذيرش خطر و حوادث، از وجود يك گنجينه پنهان در عمق جان ما حكايت مى كند.

قلب و روح آدمى از راه دعا به خداوند و بندگان او پيوند پيدا مى كند و همانند قطره اى كه به اقيانوس بى پايان مى رسد؛ اتّصال معنوى گسترده اى با مبدأ هستى و آفرينش ايجاد مى شود.

همه موجودات از حاملان عرش تا خاكيان فرش، زمين و دريا، در حال نيايش و دعا براى انسانند و به گونه اى او را مى ستايند.

در آيات نخست سوره غافر، راه و رسم دعاگويى را به مؤمنان مى آموزند:

الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبّحُونَ بِحَمْدِ رَبّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَىْ ءٍ رَّحْمَةً وَ عِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُواْ وَ اتَّبَعُواْ سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ* رَبَّنَا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنتِ عَدْنٍ الَّتِى وَعَدتَّهُمْ وَ مَن صَلَحَ مِنْ ءَابَاءِهِمْ وَ أَزْوَ جِهِمْ وَذُرّيتِهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» «1»

فرشتگانى كه عرش را حمل مى كنند و آنان كه پيرامون آن هستند، همراه سپاس و ستايش، پروردگارشان را تسبيح مى گويند و به او ايمان دارند و براى اهل ايمان آمرزش مى طلبند، [و مى گويند:] پروردگارا! از روى رحمت و دانش همه چيز را فرا گرفته اى، پس آنان را كه توبه كرده اند و راه تو را پيروى نموده اند بيامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگه دار.* پروردگارا! و آنان را در بهشت هاى جاودانى كه به آنان و به شايستگان از پدران و همسران و فرزندانشان وعده داده اى در آور؛ يقيناً تو تواناى شكست ناپذير و حكيمى.

بهترين دعا آن است كه با ربّنا و ربّى و ربوبيت خداوند آغاز گردد. هر چند نام مبارك اللّه جامع ترين اسماى خداوند است ولى تقاضا از محضر پرلطف حق تناسب با ربوبيت او دارد. پروردگارى كه از نخستين لحظه هاى وجود انسان آغاز شده و تا پايان عمر و سپس در قيامت ادامه دارد و چنان انسان را غرق انوار و الطاف الهى مى كند كه خواندن خداوند به اين صفت خاص، لطف و محبت و مهربانيش را به دعا كننده جلب مى كند.

امام صادق عليه السلام راه جلب لطف پروردگار را چنين تفسير مى فرمايد:

تَبَحُّروا قُلُوبَكُم فَإِنْ انْقاها مِنْ حَرَكَةِ الواحِشِ لِسَخَطِ شَئٍ مِنْ صُنْعِ اللَّهِ فَإِذا وَجَدْتُمُوها كَذلِكَ فَاسْالُوهُ ما شِئْتُمْ. «2»

دل هايتان را وارسى كنيد. اگر ديديد كه خداوند دل ها را از خطور هر گونه وحشت و ناخشنودى كه نسبت به كارهاى اوست؛ پاك ساخته است. در اين صورت هر چه مى خواهيد از او طلب كنيد.

به عبارت ديگر، مراد حضرت اين است كه اگر مى خواهيد جاده دعا هموار باشد و مانع و ترسى در آن ديده نشود، بايد دل را مانند دريا گسترده و پاكيزه نمود تا درِ رحمت حق باز شود.

در روايات بسيارى به دعاى عمومى در بين مردم سفارش شده است، به اين خاطر دعاهايى كه در نمازهاى جماعت و جمعه خوانده مى شود به درگاه الهى پذيرفته مى شود؛ زيرا ممكن است در آن عبادت، گروهى مؤمن مضطر يا كودك پاكيزه دل حضور داشته باشد كه حال و دل شكسته او موجب قبولى دعا گردد.

رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد:

إِذا دَعا أَحَدٌ فَلْيَعُمَّ فَإِنَّهُ أَوْجَبُ لِلدُّعاءِ وَ مَنْ قَدَّمَ ارْبَعينَ رَجُلًا مِنْ إِخوانِهِ قَبْلَ انْ يَدْعُوَ لِنَفْسِهِ اسْتُجيبَ لَهُ فيهِمْ وَ فى نَفْسِهِ. «3»

هر گاه يك نفر دعا مى كند براى همه دعا كند؛ زيرا اين دعا به اجابت نزديكتر است. كسى كه پيش از دعا كردن براى خود، براى چهل نفر از برادرانش دعا كند، آن دعا در حق آنان و در حق خودش مستجاب شود.

از جمله وحى هاى خداوند عزوجل به موسى عليه السلام اين بود:

مرا به به زبانى بخوان كه با آن نافرمانيم نكرده اى، موسى عرض كرد: چنين زبانى را از كجا بياورم؟ خداوند فرمود: مرا از زبان كس ديگر بخوان. «4» گويا حكمت اين كار در اين است كه وقتى انسان هاى ديگر به ويژه مؤمنان و صالحان در نيّت دعاى او باشند، واسطه اى براى فيض الهى هستند، به ويژه اگر آن انسان در نزد پروردگار از اولياى الهى يا صالحان با اخلاص باشد.

امام باقر عليه السلام مى فرمايد:

دعايى كه زودتر از همه به اجابت مى رسد؛ دعايى است كه برادر مؤمن در پشت سر برادرش مى كند، چون ابتدا براى برادرش دعا كند، فرشته اى كه بر او گماشته شده است گويد: آمين و دو چندان آن براى تو باد. «5» در روايت است كه حضرت ابراهيم عليه السلام در حال ذبح به فرزند خود اسماعيل فرمود:

فرزندم! دعا كن تا گشايش در كار حاصل شود؛ زيرا مضطر حقيقى تويى! ناگاه نگاه آن حضرت به قوچى افتاد و از جاى برخاست تا آن را بگيرد، هنگامى كه برگشت ديد دو دست اسماعيل باز شده است، پرسيد: چه كسى دست هايت را باز كرد؟

گفت: مردى با اين نام و نشان.

ابراهيم عليه السلام فرمود: او جبرئيل بوده، آيا چيزى هم به تو گفت؟

اسماعيل گفت: آرى، او به من گفت: خدا را بخوان كه دعاى تو هم اكنون مستجاب است.

ابراهيم فرمود: تو چه دعايى كردى؟

اسماعيل گفت: گفتم خدايا! مردان و زنان مؤمن را مورد رحمت و آمرزش قرار ده.

ابراهيم فرمود: فرزندم تو انسان موفقى هستى؟ «6» حضرت صادق عليه السلام در توضيح آيه شريفه آتِنا فِى الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ» «7» مى فرمايد:

«منظور از حسنه آخرت، رضوان الهى و بهشت، و مراد از حسنه دنيا، گشايش در رزق و معاش و نيكى اخلاق است». «8»

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

 

(1)- غافر (40): 7- 8.

(2)- بحار الأنوار: 67/ 58، باب 44، حديث 36؛ الأمالى، شيخ مفيد: 54.

(3)- بحار الأنوار: 90/ 313، باب 17، ذيل حديث 17؛ الدّعوات، راوندى: 26، حديث 40.

(4)- بحار الأنوار: 90/ 360، باب 22، حديث 23؛ عدة الدّاعى: 131.

(5)- الكافى: 2/ 507، حديث 4؛ بحار الأنوار: 90/ 387، باب 26، حديث 19.

(6)- مستدرك الوسائل: 5/ 247، باب 41، حديث 5796، به نقل از لب اللّباب.

(7)- بقره (2): 201.

(8)- من لايحضره الفقيه: 3/ 156، حديث 3566.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه