قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

تفاوت نور و ظلمت

 

(وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّور)

خدا به ما عقل داده است. مي‌فرمايد: ارزيابي کنيد. آيا تاريکي‌ با روشنايي يکي است؟ در تاريکي مي‌شود حقايق را پيدا کرد؟ در تاريکي مي‌شود بهشت را يافت یا واقعيت و ارزش‌ها را پيدا کرد؟

(وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّور)

آدم در تاريکي است. آدمي که اسير فرهنگ طاغوت است، فقط مي‌تواند خود را ببيند؛ هيچ تشخيص ديگري ندارد.

(وَ مايَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصير * وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّور * ُوَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُور)

آيا سايۀ خنک کنار درختان باطراوت و کنار گل‌هاي رنگارنگ، با گرماي کشندۀ وسط کوير مساوي است؟!

تفاوت زندگان با مردگان

(وَ مايَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ)

وجود زندگاني که تمام عواطف و انديشه‌شان کار مي‌کند، منبع خير، و نفس آن‌ها براي مردم، منفعت است.

اميرالمؤمنين (ع) مي‌فرمايد:

وجودشان کليدي است که قفل هر مشکلي را مي‌تواند باز کند. آیا براي مردم، اين زنده‌هاي كارگشا با مردگاني که در جامعه تنها داراي حرکت بدني و شکمي هستند، يکي هستند؟ خیر؟ يکي نيستند.

بعد پروردگار مي‌فرمايد:

(إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ)

اگر کسي گوشش را باز کند و عقلش را به بازار حقيقت عرضه كند و شايستگي نشان دهد و من و فرهنگ مرا بخواهد، من همۀ حقايق را به او مي‌رسانم. من از طريق قلب يا از طريق انبيا يا از طريق قرآن يا از طريق ائمه و اولياي خدا، درِ تمام حقايق را به روي او باز مي‌کنم که صداي حقيقت را بشنود. به او ياري مي‌دهم، قبول کند و عمل نمايد.

(وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا)

بعد به پيغمبر اكرم (ص) مي‌گويد: اين مرده‌هاي متحرک که يکي از آن‌ها عمويت ابولهب يا عاص بن وائل يا ابوسفيان است:

(...ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور)

 

تو با اين زبان خدايي که در تمام عالم خلقت از نظر شخصيت و بزرگي نمونه نداري، به گوش اين مرد‌گان چه مي‌خواني كه صدايت را نمي‌شنوند. آنان روزي صدا را مي‌شنوند که از بندگي طاغوت رها شوند و از حالات طاغوتي درآيند. حبيب من! این‌ها مرده‌اند؛ تو کنار يک قبر برو هر چه مي‌خواهي داد بزن، مرده‌اي که متلاشي شده، صداي تو را نمي‌شنود.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه