قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

علم خدا در روايات اهل بيت‏

حسين بن بشار مى گويد: از حضرت ابوالحسن على بن موسى الرضا (ع) پرسيدم:

«ايعلم الله الشيئ الذى لم يكن ان لو كان كيف كان يكون او لا يعلم الا ما يكون؟ فقال: ان الله تعالى هو العالم بالاشياء قبل كون الاشياء قال عزوجل: انا كنا نستنتسخ ما كنتم تعملون و قال لاهل النار: و لو رودو العاد والمانهو عنه و انهم لكاذبون، فقد علم عزوجل انه لو ردوهم لعادو المانهوا عنه و قال للملائكة لما قالوا اتجعل فيها من يفسد فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء و نحن نسبح بحمدك و نقدس لك قال انى اعلم ما لا تعلمون فلم يزل الله عزوجل علمه سابقا للأشياء قديما قبل ان يخلقها فتبارك ربنا و تعالى علوا كبيراً خلق الاشياء و علمه بها سابق لها كما شاء كذلك لم يزل ربنا عليما سميعا بصيراً:»

آيا خداوند چيزى را كه وجود نداشته به اين كه اگر وجود داشت چگونه مى بود، مى داند يا نمى داند مگر وقتى كه وجود پيدا كند؟

حضرت پاسخ داد خداوند بزرگ يقيناً عالم به اشياء است پيش از وجود اشياء، خداى عزوجل مى فرمايد: ما آنچه را همواره در دنيا انجام مى داديد مى نويسيم. و به اهل آتش مى گويد: اگر اينان به دنيا برگردانده شوند به آنچه از آن نهى مى شدند باز مى گردند و اينان حتماً دروغ گو هستند، خدا به آنچه انجام نداده اند در صوت بازگشت و انجام آن عالم است، و به ملائكه كه پيش از آفرينش آدم گفتند: آيا كسى را مى خواهى در زمين قرار دهى كه در آن فساد و خون ريزى كند و ما تسبيح تو را همراه حمد به جا مى آوريم و تو را تقديس مى كنيد فرمود: آنچه را من مى دانم شما نمى دانيد، همواره علم و دانش خدا پيش از اشياء است و بر وجود اشياء پيش از آفريده شدن مقدم است.

پر بركت است پروردگار ما و بلند مرتبه است خداى ما همه چيز را آفريد در حالى كه علمش به آنها پيشى داشت آنگونه كه مى خواست، و همواره پروردگار ما از نظر علم و شنوائى و بصيرت چنين است.

محمد بن مسلم مى گويد از حضرت صادق (ع) پرسيدم معناى اين آيه چيست؟

يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى :

خداوند پنهان و پنهان تر را مى داند

حضرت فرمود:

«السرّ ما كتمته فى نفسك و اخفى ما خطر ببالك ثم انسيته:»

پنهان چيزى است كه در باطن خود پوشيده داشتى، و پنهان تر چيزى است كه بر خيالت گذشته، سپس آن را فراموش كرده اى. حضرت صادق (ع) درباره آخرين آيه سوره مباركه لقمان كه در آن پنج حقيقت مطرح است فرمود:

«إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِى الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِى نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِى نَفْسٌ بِأَىِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ:»

يقيناً خداست كه آگاهى به قيامت فقط نزد اوست، و تنها اوست كه باران را نازل مى كند و زمان نزول و عدد قطرات باران را مى داند، و به آنچه در رحم هاست داناست، واحدى نمى داند در آينده چه چيزى از خير و شر را به دست مى آورد، و هيچ كس نمى داند در چه سرزمينى مى ميرد، بى ترديد خدا دانا و آگاه است.

اين پنج حقيقتى است كه هيچ فرشته مقربى و پيامبر مرسلى از آن آگاهى ندارد، و دانش اين امور از صفات و ويژگى هاى خداست.  در دعاهاى حضرت زهرا عليها سلام آمده است:

«سبحان من يعلم خواطر القلوب، سبحان من يحصى عدد الذنوب، سبحان من لاتخفى عليه خافيه فى الارض و لا فى السماء:»

منزه است آن كه آنچه بر قلب ها مى گذرد مى داند، منزه است كسى كه عدد گناهان را احصا مى كند، منزه است خداوندى كه پنهانى در زمين و آسمان از او پوشيده نيست.

ابو على قصاب مى گويد در محضر حضرت صادق (ع) گفتم:

«الحمد لله منتهى علمه فقال: لا تقل ذلك فانه ليس لعلمه منتهى:»

خدا را ستايش مى كنم تا مرز پايان علمش، فرمود اينگونه مگو زيرا براى علم خدا پايانى نيست. ابن حازم مى گويد به حضرت صادق (ع) گفتم:

«هل يكون اليوم شيئ لم يكن فى علم الله عزوجل؟ قل لها بل كان فى علمه قبل ان ينشئ السماوات و الارض:»

آيا امروز چيزى هست كه در عرصه علم خدا نباشد؟ فرمود نه بلكه در علم او بوده پيش از آن كه آسمانها و زمين را به وجود آورد.

از حضرت صادق (ع) روايت شده است:

«ان الله علم لا جهل فيه، حياة لا موت فيه، نور لا ظلمة فيه:»

تحقيقاً خداوند عين علم است كه جهلى در آن نيست، فقط حيات و هستى است كه مرگى در آن وجود ندارد، نورى است كه ظلمتى در آن نيست.

اميرمؤمنان مى فرمايد:

«قد علم السرائر، و خبر الضمائر، له الاحاطة بكل شيئى:»

به همه نهان ها آگاه است، و از همه انديشه ها با خبر است، و احاطه بر همه چيز ويژه اوست.

و نيز آن حضرت به علم خداوند اشاره كرده مى گويد:

«قَسَمَ اءَرْزاقَهُمْ وَ اءَحْصَى آثارَهُمْ وَ اءَعْمَالَهُمْ وَ عَدَدَ اءَنْفُسِهِمْ وَ خَائِنَةَ اءَعْيُنِهِمْ وَ مَا تُخْفِى صُدُورُهُمْ مِنَ الضَّمِيرِ وَ مُسْتَقَرَّهُمْ وَ مُسْتَوْدَعَهُمْ مِنَ الْاءَرْحَامِ وَ الظُّهُورِ إ لَى اءَنْ تَتَنَاهَى بِهِمُ الْغَايَاتُ:»

روزى هاى موجودات را تقسيم كرد، و آثار و اعمالشان و عدد نفس هايشان را حساب نمود.

به خيانت چشم ها آگاه، و به آنچه در سينه ها پنهان مى كنند داناست، و به قرارگاهشان در ارحام و گذرگاهشان در اصلاب تا به نهايت وجودشان برسند عالم است.

«يَعْلَمُ عَجِيجَ الْوُحُوشِ فِى الْفَلَواتِ، وَ مَعاصِىَ الْعِبادِ فِى الْخَلَواتِ، وَاخْتِلافَ النِّينانِ فِى الْبِحارِ الْغامِراتِ، وَ تَلاطُمَ الْماءِ بِالرِّياحِ الْعاصِفاتِ:» «3»

خداوند آواز وحوش را در بيابان ها و گناهان بندگان را در مراكز پنهان و آمد و شد ماهيان را در درياهاى ژرف و عميق و تلاطم امواج آب را با وزش تندبادها مى داند و به همه آنها آگاه است.

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه