قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

طهارت نفس در مقابل عمل

 

خداوند مى فرمايد : تو اى بنده من، هنگامى كه زكات و صدقه مى دهى، من در برابر آن، پاكى و رشد باطن به تو مى دهم :

 « خُذْ مِنْ أَمْوَلِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ و تُزَكِّيهِم بِهَا »

 من با اين اندك پول دادن تو، باطن تو را از بخل پاك مى كنم. من بخيل را دوست ندارم. پيامبر هنگام طواف، به مردى رسيد كه مشغول دعا كردن بود. حضرت دست خود را روى شانه او زد و فرمود : تو كه دعا مى كنى، خدا را نيز قسم بده تا دعاى تو زودتر مستجاب شود. گفت: به چه چيز قسم بدهم؟ حضرت فرمود : بگو : به حق خودم، مشكل من را حل كن. مؤمن به اندازه اى ارزش دارد كه مى تواند خدا را به حق خودش قسم بدهد. مرد گفت : يا رسول اللّه ! من يك گرفتارى باطنى دارم و نمى توانم خدا را به حق خودم قسم بدهم. حضرت فرمود گرفتارى تو چيست؟ او گفت : گرفتار بخل هستم. پولدارم، ولى از آن به هيچ كس نمى دهم.

تا گفت : من گرفتار بخل هستم، پيامبر رهايش كرد و به گام هاى خود در طواف سرعت داد و فرمود: دور شو! آيا نمى دانى كسى كه اين چنين باشد بوى بهشت را 

نمى شنود؟ آيا اين آيه قرآن را نشنيده اى:

 « وَ مَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون

 اما وقتى كه انفاق كنى، همين پرداختن، زمينه را فراهم مى كند كه بخل بيرون برود : « تُطَهِّرُهُمْ » ؛يعنى با گرفتن زكات و صدقه، ايشان را پاك مى كنى.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه